خشونت در جامعه ریشه‌های عمیق زیستی، فرهنگی و اجتماعی دارد و معمولا سبب تغییر رفتار می شود. در واقع  از همان زمانی که کودک در رحم مادر خود قرار دارد ، خشونت را می‌فهمد. نوع رفتار پدر با مادر , خشونت اقتصادی، لفظی، جنسی، روانی و غیره بر جنین تأثیرگذار است. خشونت رفتار عمدي و […]

خشونت در جامعه ریشه‌های عمیق زیستی، فرهنگی و اجتماعی دارد و معمولا سبب تغییر رفتار می شود. در واقع  از همان زمانی که کودک در رحم مادر خود قرار دارد ، خشونت را می‌فهمد. نوع رفتار پدر با مادر , خشونت اقتصادی، لفظی، جنسی، روانی و غیره بر جنین تأثیرگذار است.

خشونت رفتار عمدي و هدفمندي است كه با وارد كردن آسيب جسمي يا درد رواني به فرد ديگري صورت مي گيرد. معمولا اين تعريف، يك تعريف پذيرفته شده از سوي روان شناسان است. ازسوي ديگر مي توان گفت پرخاشگري رفتار خصمانه اي است كه فرد از ابزاري براي مقابله و آسيب رساندن به طرف مقابل از خود نشان مي دهد. در خصوص خشونت و پرخاشگري ديدگاه هاي متفاوتي وجود دارد كه از جمله آنها رويكرد تكاملي است. از نظر رويكرد تكاملي، خشونت و پرخاشگري در ذات ما نهفته است و در يك فرآيند ارثي و تكاملي به ما منتقل شده است.

یکی از بزرگ‌ترین نیازهای انسان مورد توجه قرار گرفتن و خواسته شدن است و همچنین طرد شدن یکی از عواملی است که باعث بروز پرخاشگری و خشونت‌ها در فرد می‌شود . به عبارت دیگر  احساساتی که در افراد بوجود می آید , تا  حدی عاملی برای جهت دهی به رفتار انسان ‌های دیگر محسوب می شود.

به طور طبیعی وقتی افراد احساس شکست می کنند  و نمی توانند از راه حق به خواسته های خود برسند پرخاشگر شده واحساس ناکامی سبب خشونت  می گردد , در نتیجه  فرد سعی می کند در کوتاهترین زمان موفقیت های لازم را بدست بیاورد و زمانی که چنین نمی شود , ناکام می شود و دست به رفتارهای خشونت آمیز می زند.

در واقع اگر فردی در نیل به اهداف خود با شکست مواجه شود , ناکامی حاصل، احتمال پاسخ پرخاشگرانه او را افزایش می دهد . ناکامی سبب درماندگی افراد شده و توانایی های آنها را به صورت منفی به چالش می کشد و آنها را افرادی ناتوان و ناکارآمد , نشان می دهد که بر اساس تحقیقات این مساله هیجانات , غم و خشم را در پی خواهد داشت.

در یک تعریف دیگر : به اعمال خصمانه ای که از روی عمد صورت می گیرد و به افراد و اشیاء آسیب می رساند و شامل انواع جسمی، روانی، جنسی و کلامی می شود , خشونت می گویند.

خشونت چه خفیف باشد و چه بسیار شدید، همیشه و در همه جا هست و در واقع به عنوان عاملی در نظر گرفته می شود که جسم و روح انسان را تهدید می کند.

اما خشونت چه زمانی می تواند اتفاق بیافتد؟ خشونت زمانی اتفاق می افتد که فرد یا گروهی در جامعه برای پیشبرد امیال و اهداف خود از اقتدار و قدرت خود استفاده و یا  سوءاستفاده کرده و به زور و قوه قهریه متوسل می شوند.

بنابراین فقدان شادی و مشکلات اجتماعی باعث بروز خشم، پرخاشگری و خستگی‌های ذهنی در میان افراد می‌شود.

امروزه شاهد افزایش میزان خشونت در جامعه به خصوص در شهرها هستیم. آمارهای پزشکی قانونی استان تهران نشان می دهد در هر دقیقه حداقل یک نزاع در پایتخت رخ می‌دهد و آمار هر ساعت به بیش از ۶۶ مورد و آمار روزانه حدود یک هزار و ۶۰۰ پرونده است.

براساس اعلام “سید حسن موسوی چلک” ، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، در کشور ما بیش از ۱۵ میلیون پرونده قضایی وجود دارد که بخش زیادی از آنها به انواع مختلف نزاع‌ها مرتبط است. حال آنکه کشور هند با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت، حدود یک میلیون پرونده قضایی دارد.( ایران آنلاین)

البته در جوامع شهری بیشتر شاهد چنین اتفاقات ناگواری هستیم! در شهر مردم همه‌ی زندگی خود را با استرس و عجله سپری می‌کنند و همین موضوع بر رفتارهایشان تأثیر می‌گذارد. درسالهای اخیر جامعه ایرانی با مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی روبه‌رو شده است.  رشد رسانه های مجازی خشونت فیزیکی بیشتر مورد توجه قرار گرفت اما خشونتهای روانی هم مهم هستند. اما خشونت روانی به شکل تصاعدی بالا رفته آمار نشان می دهد که خشونت جسمی کم شده اما این نشان نمی دهد که میزان خشونت در جامعه کم شده و مردم بردبار و شکیبا شدند. اتفاقا فرمی از خشونت که آزاردهنده و پیامدهای نامناسب دارد , خشونت روانی و کلامی است که بسیار شده و در خیابانها هم دیده  می شود.

* علل ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی خشونت در جامعه

تربیت خانوادگی

کاهش شادی و نشاط

مشکلات اقتصادی

تعصبات فکری و عقیدتی

استفاده از مواد مخدر و روانگردان‌ها

اختلالات روحی و روانی

تداوم شکست های فردی

اشکال در سیستم آموزشی

وجود محدودیت و عدم دسترسی به فرصت های برابر در جامعه

پایین بودن استانداردهای سلامت اجتماعی

نقش رسانه های گروهی در کاهش خشونت

گستردگی رسانه‌های جمعی، ایجاد و انتقال جریان نامحدودی از اطلاعات را در جامعه امروز موجب شده رسانه‌ها بیشترین فرصت و زمان را برای شکل‌دهی به عقاید و رفتارهای جوانان در اختیار دارند. با توجه به بالا بودن قدرت انتشار رسانه‌ها و خطرات احتمالی انتقال اطلاعات غیردقیق یا حذف اطلاعات حیاتی، متأسفانه در رسانه‌ها بار منفی اخبار به مراتب بیشتر از بار مثبت آن است. همین امر روح و روان مخاطبان را آزار می‌دهد.

رسانه‌های جریان اصلی مانند تلویزیون و رادیو که رسانه‌های بسیار فراگیر و نسبتاً پرمخاطب است، می‌تواند در فرهنگ‌سازی و پیشگیری خشونت در جامعه و طبیعتاً فضای مجازی تأثیر‌گذار باشد.

شفافيت اطلاع رساني و روشنگري اجتماعي و سياسي این نوع رسانه بدلیل گستردگی بالایی که در سطح جوامع،  و به خصوص جوامع شهری دارد , بایستی بیشتر مورد مراقبت محتوایی قرار بگیرد , زیرا همانند اینترنت پدیده‌ای نسبتا نوظهور نیست که دامنه افراد کمتری را به خود اختصاص دهد.

معمولاً خشونت برای ترویج و بروز به ابزار یا ابزارهایی نیاز دارد که عموماً خشونت به شکل فراگیر آن می تواند به کمک رسانه یا رسانه‌ها ترویج شود. آنچه مسلم است ترویج خشونت با هر روش و نیتی که صورت گیرد و از هر ابزاری که برای نشر آن استفاده شود , خواه ناخواه گریبانگیر مروجان نیز خواهد شد و اینگونه است که در برهه‌ای خشونت به بازتولید خود در برابر مروجان  خواهد پرداخت.

رسانه‌های جمعی با اطلاع‌رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه، نقش موثری در پیشگیری از انحرافات اجتماعی و خشونت ایفا می‌کنند.

رسانه‌ها با اقناع‌پذیری بهتر می‌توانند در کنترل اجتماعی نقش موثری داشته باشند. توجه افکار عمومی با شدت بیشتری به این دسته از جرایم جلب شود خشونت موجود در رسانه خشونت جامعه را بازتاب می‌دهد.

رسانه‌های عمومی، برای رساندن باور عموم به این وضعیت، نقش اول را ایفا می‌کنند. قانون اساسی از رسانه‌ها در برابر خواسته جامعه مبنی بر کاستن از خشونت رسانه حمایت می‌کند. رسانه ها عامل ترویج خشونت در جامعه هستند اما این که بخشی از رفتارشناسی رسانه را به رفتارکل رسانه تعمیم دهیم و آن را صرفا و یا بیشتر از بقیه رفتارها، الگوساز و مروج خشونت بدانیم، انحراف از شناخت واقعی رسانه و هم خشونت است.

آنچه مهم است توجه و تقویت وجه بازنمایی رسانه است. رسانه هرقدر به واقعیت نزدیک باشد و به درستی و صحت گزارش بدهد , یعنی همان جنبه بازنمایی واقعیت، در کمک به حل مسائل، تواناسازی افراد در نقش آفرینی درست و رسانه به وظیفه خود عمل کردن، موثر واقع شده است. ضمن اینکه در هر حال نقش مثبت الگو سازی و هدایت رفتار جامعه از سوی رسانه را نمی توان نادیده گرفت.

رسانه‌های جمعی از جمله روزنامه‌ها، مجلات، خبرگزاری‌ها، رادیو و تلویزیون هر چند وقت یک بار از انحرافات اجتماعی مانند تجاوز، خشونت، قتل و مواردی از این دست پرده برمی‌دارند و زوایای پنهان رخدادهای عشقی و جنایی را برای مخاطبان خود آشکار می‌کنند. وظیفه خطیر رسانه‌ها برای مقابله با ترویج خشونت، آموزش و آگاهی جامعه است.

خشونت و رسانه تابع شرایط محیطی اند و نقش هریک از رسانه ها در نسبت میان رسانه و خشونت نیازمند بازخوانی است. میزان تاثیر، دایره نفوذ ، و … رسانه ها با یکدیگر متفاوت است. خشونت بستگی به شرایط محیطی و نوع جامعه سطوح گوناگونی دارد.

*پیشنهادات و راهکارها

پررنگ‌تر  شدن فضای همدلی، محبت و دوستی

تغییر در ساختار خانواده

زیرساخت‌های لازم برای ایجاد فضایی شاد در عرصه های رسانه، فضاسازی های شهری و اوقات فراغت

کاهش فقر اقتصادی

ارتقای یادگیری و آموزش‌های اجتماعی

کاهش آلاینده‌های زیست محیطی

بازنگری در قوانین جزایی و کیفری

حمایت قانون از رسانه در برابر خشونت و به دلیل تهدیدات ناشی از کارکرد گروه‌های فشار و گاهاً سازمان یافته

برگزاری  نشست‌ها و گفت‌وگوها با موضوعات اجتماعی و خانواده

بالا بردن سطح استانداردهای اجتماعی در جامعه

 

  • نویسنده : مهران حسینی