کارشناسان درباره میزان منابع آبی نظر می دهند: باید گفت که رابطه آب با جامعه ایرانی مسئله تازه‌ای و جدیدی نیست. کم آبی با روح انسان ایرانی در پیوند است. ۸۵ درصد طبیعت ایران دارای اقلیمی خشک و فراخشک بوده و بیش از ۷۰ درصد مناطق ایران بارش سالانه ای کمتر از ۲۰۰ میلی متر […]

کارشناسان درباره میزان منابع آبی نظر می دهند:

باید گفت که رابطه آب با جامعه ایرانی مسئله تازه‌ای و جدیدی نیست. کم آبی با روح انسان ایرانی در پیوند است. ۸۵ درصد طبیعت ایران دارای اقلیمی خشک و فراخشک بوده و بیش از ۷۰ درصد مناطق ایران بارش سالانه ای کمتر از ۲۰۰ میلی متر دارند. این یعنی ایران با یک هیدرولوژی سخت ناشی از توزیع نامتناسب زمانی و مکانی بارندگی روبرو بوده اند. از این رو کم‌آبی از مولفه های ذاتی طبیعت خشن ایران بوده است. از این رو است که شاید ایرانیان را از سخت‌کوش‌ترین انسانها در ساختن تمدن در عرصه زمین می دانند. حفر کیلومترها تونل زیرزمینی، چاه، آب انبارها و یخچالهای متعدد نشان از سرمایه گذاری متعدد ایرانیان برای پی ریزی تمدن در این عرصه جغرافیایی دارد.

محمد میرزاوند، دکترای علوم و مهندسی آبخیزدار درباره خشکسالی کشور می گوید: در بحث‌ خشکسالی‌ها ما چند نوع خشکسالی داریم. یکی خشکسالی هواشناسی است که گفته می‌شود وقتی در حقیقت متوسط بارش یک منطقه یا یک کشور در دراز مدت کاهش پیدا کند آن را می‌گوییم خشکسالی هواشناسی اتفاق افتاده است. وقتی این بارش کم می‌شود قاعدتاً مقدار آب در دسترس برای استفاده در کشاورزی کاهش پیدا می‌کند. اگر آب مورد نیاز کشاورزی کاهش پیدا کند هم می‌گوییم خشکسالی کشاورزی یا اکولوژیکی رخ داده است که کشاورز مجبور می‌شود از آب‌های زیرزمینی برداشت کند.

وی گفت: با تداوم این خشکسالی‌ها، اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی و افزایش عمق چاه‌های کشاورزی به وجود می‌آید تا بتوانند آب مورد نیاز را داشته باشند و آرام آرام چشمه‌ها، رودخانه‌ها، چاه‌ها و قنات‌ها با کاهش دبی و یا خشکی مواجه می‌شوند و نهایتاً خشکسالی هیدرولوژیکی به وجود می‌آید. با ادامه این روند کمبود آب، ما نهایتا به خشکسالی اقتصادی و اجتماعی می‌رسیم. یعنی کشاورز و صنعت‌گر و غیره آب مورد نیاز را برای ادامه فعالیت در منطقه خود ندارد و مجبور است آن منطقه یا صنعت و کشاورزی را رها کرده مجبور به مهاجرت می‌شود.

میرزاوند درباره میزان ذخایر آبی کشور می گوید : در حقیقت این وضعیتی که وجود دارد نامناسب است. ما اگر کل ذخایر آب‌های زیرزمینی کشور را حدود ۵۰۰ میلیارد متر مکعب در نظر بگیریم که چه حجم استاتیک و چه حجم دینامیک آبخوان‌ها، حدود ۱۳۳میلیارد متر مکعب تاکنون برداشت شده است. البته باید در نظر داشت که این حجم برداشت مربوط به آماری است که از ۱۸سال گذشته ما داریم و آماری از خیلی از دشت ها وجود ندارد و یا آماربرداری ما مناسب نبوده و خیلی دلایل دیگر که در نتیجه میزان برداشت می‌تواند بیشتر از ۱۳۳ میلیارد متر مکعب باشد.

دکتر محمد جواد طوریان عضو هیات علمی دانشگاه اشتوتگارت آلمان نیز اخیرا درباره میزان منابع آبی به ایسنا گفته است:  تنها راهکار پاسخ به این سوال را استفاده از داده‌های ماهواره ثقل سنجی گریس (GRACE) دانست و خاطرنشان کرد: کار این ماهواره، مشاهده میدان ثقل زمین است. توضیح اینکه میدان ثقل، میدانی دینامیک است و در طول زمان تغییر می‌کند. با تغییر دانسیته، میدان ثقل و به تبع آن شتاب جاذبه تغییر خواهند کرد.

وی گفته است: ما برای اجرای مطالعات از داده‌های این ماهواره که از سال ۲۰۰۳ به فضا پرتاب شد، بهره بردیم و از داده‌های این ماهواره از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ استفاده کردیم تا به این سوال که ایران چه میزان آب را از دست داده است، پاسخ دهیم.بر اساس داده‌هایی که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۹ به دست آوردیم، نشان داد که کل ایران در این مدت  ۳۴+_۲۱۱ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است و این عدد نشان می‌دهد که ایران سالیانه به طور متوسط ۱۲ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است.اعداد به دست آمده در این پروژه تحقیقاتی دقیق است؛ چرا که این خطای ماهواره گریس در مقیاسی به اندازه کشور ایران بسیار ناچیز است.

عضو هیات علمی دانشگاه اشتوتگارت آلمان افزود:  اولین علت به طور معمول میزان بارش است، ولی نکته جالب این است که با توجه به بارش‌های سال ۲۰۱۹  و میزان حجم آب اضافه شده، به طور متوسط در یک بازه زمانی متناظر، کشور ایران در بیست ساله اخیر به طور متوسط شاهد افزایش بارش بوده است.وی میزان افزایش بارش در کشور را سالیانه به طور متوسط ۵ میلیارد متر مکعب عنوان و خاطر نشان کرد:

ایران سالی ۱۲ میلیارد متر مکعب آب از دست می‌دهد در حالی که سالی حدود ۵ میلیارد متر مکعب آب بیشتری نسبت به حد نرمال دریافت کرده است. وجود چنین وضعیتی، تحلیل‌ها را پیچیده‌تر می‌کند؛ چرا که این شرایط به این معنی است که ایران بخش عظیمی از آب‌های زیر زمینی خود را از دست می‌دهد. او ادامه داد: تا قبل از سال ۲۰۰۸ ایران سالی ۸ سانتی‌متر آب‌های زیر زمینی خود را از دست می‌داد ولی این میزان از سال ۲۰۰۸، شتاب پیدا کرد و به عدد ۲۸ سانتی‌متر رسید.اگر مدیریت منابع آبی به درستی عملیاتی می‌شد، ممکن بود آب از دست رفته به جای ۲۱۱ میلیارد متر مکعب عددی به مراتب عدد کمتری می‌بود.درست است که افزایش دما موجب افزایش تبخیر می‌شود ولی بخش زیادی از افزایش هدر رفت آب ناشی استخراج آب‌های زیرزمینی و استفاده بی رویه آب‌های سطحی است.

وی با اشاره به ادعای مسوولان کشور در زمینه تزریق سالیانه ۱۵ میلیارد متر مکعب آب به منابع آب‌های زیرزمینی، اظهار کرد: اینکه این منابع از کجا تامین می‌شود جای سوال دارد ولی با تزریق این میزان آب با یک محاسبه بسیار ساده، به این نتیجه خواهیم رسید که برای رسیدن به وضعیت سال ۲۰۰۳، با فرض اینکه بتوانیم روند کاهشی فعلی را متوقف کنیم، به ۱۵ سال زمان نیاز داریم و در صورت از بین نبردن روند کاهشی فعلی و با تزریق سالیانه ۱۵ میلیارد متر مکعب، نیاز به  ۷۰ سال زمان داریم تا به شرایط سال ۲۰۰۳ بازگردیم.این گفته به این معنا است که اگر برنامه داریم که ۱۵ میلیارد متر مکعب آب به آب‌های زیرزمینی تزریق شود، نتیجه آن را بین ۱۵ تا ۷۰ سال آینده خواهیم دید نه ۵ سال آینده.

از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹ ایران به میزان ۱۱۵ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است و تنها بارش‌های سال ۲۰۱۹، به میزان ۱۱۵ میلیارد متر مکعب آب وارد سیستم آبی شد ولی ما به سال ۲۰۰۷ بازنگشتیم چون ما نتوانستیم همه این میزان آب را نگهداریم.  انتظار این نیست که همه آب‌های بارندگی که وارد سیستم شده را نگهداری کرد. به طور حتم  بخشی از آب  به صورت طبیعی به چرخه هیدرولوژیکی بازمی‌گردد ولی دنیا به این سمت رفته است که با افزایش پوشش‌های گیاهی، ایجاد سیل بندها و غیره از سیلاب جلوگیری و  این آب‌ها را به منابع زیر زمینی وارد کند ولی متاسفانه در ایران همیشه مقداری زیادی از این آب‌ها به دریاها تخلیه می‌شوند و با تبدیل شدن آن به آب شور، از دست می‌رود.

سید علی سیدزاده، مدیرکل روابط عمومی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نیز در این باره می گوید : در کشور ایران سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰ درصد، شرب ۸ درصد و صنعت و معدن ۲ درصد است، در صورتی‌که در کشورهای توسعه یافته سهم بخش کشاورزی ۳۰ درصد، شرب و بهداشت ۱۱ درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است. در بخش شرب و بهداشت، مصارف به دو بخش کلی خانگی و غیر خانگی تقسیم می‌شود. مصارف غیر خانگی شامل مصارف تجاری، صنعتی، عمومی و اداری، آموزشی و اماکن مذهبی، بنایی و آزاد و سایر است.

وی افزود : در کشور ایران در بخش شهری میزان مصرف آب (آب فروش رفته+هدررفت ظاهری+ مصارف بدون درآمد) در سال در حدود ۵.۴ میلیارد متر مکعب است. از این میزان مصرف مقدار ۴.۳ میلیارد مترمکعب مربوط به مصارف بخش خانگی است، لذا با توجه به جمعیت تحت پوشش در مناطق شهری میزان سرانه مصرف آب یا همان میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در روز برای کل مصارف ۲۲۴ لیتر به ازای هر نفر در روز و برای مصارف خانگی ۱۸۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است.

وی گفت: اگر بخواهیم یک تحلیل ساده انجام دهیم و بگوییم در این ۱۸ سال گذاشته ۱۳۳ میلیارد مکعب برداشت کرده‌ایم و اگر روند به همین منوال پیش برود، احتمالاً حدود ۵۰ سال آینده هیچ آبی در مخازن آب‌های زیرزمینی نخواهیم داشت. ولی زمانی این موضوع حادتر خواهد شد که ما این را در نظر بگیریم که در حقیقت ۹۰۰ هزار یا شاید بیشتر چاه در کشور حفر کرده‌ایم. از این تعداد چاه‌های عمیق و نیمه عمیقی که در کشور حفر شده است حدود ۴۵۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز داریم. و گفته می‌شود که فقط بهره‌برداری از این چاه‌های غیرمجاز حدوداً ۱۰ میلیارد مترمکعب در سال است. یعنی اگر حدود ۳۶۰ میلیارد مترمکعب آب بماند و همین ۱۰ میلیارد مترمکعب به صورت سالانه بهره‌برداری شود، ۳۶ سال دیگر ما ذخیره آب زیرزمینی نخواهیم داشت.

بر اساس مطالعات انجام‌شده؛ بخش آب باید با مشارکت مستقیم بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیربنایی و خدماتی در محدوده هر یک از حوضه‌های آبریز کشور، برای دستیابی به حکمرانی پایدار با تأکید بر مدیریت به هم پیوسته منابع آب و توسعه پایدار، سازگار با شرایط اقلیمی، کم‌آبی و زیست‌محیطی، به منظور ایجاد تعادل و پایداری بین منابع و مصارف آب و حفاظت کمی و کیفی و ارتقاء بهره‌وری از منابع آب به گونه‌ای عمل کند تا در افق زمانی ۱۴۲۴ میزان مصارف آب سطحی به حداکثر ۶۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر و برداشت از آب زیرزمینی ۲۵ درصد کاهش یابد و تعادل در منابع و مصارف آب و تعادل‌بخشی آب زیرزمینی از طریق بازچرخانی و استفاده چندباره از آب، ارتقای بهره‌وری و کاهش مصارف غیرضروری محقق شود.