یکی از مشکلات اقتصادی کشور ما نامناسب بودن توزیع درآمد بین اقشار مختلف جامعه است چیزی که در کشورهای پیشرفته مد نظر قرار می گیرد. به عبارتی سیاست مالی دولت نقش چشمگیری در توزیع درآمد و همسان نمودن طبقات جامعه ایفا می کند. به عنوان مثال مالیات بر مصرف و فروش براساس رکن “میزان بهره […]

یکی از مشکلات اقتصادی کشور ما نامناسب بودن توزیع درآمد بین اقشار مختلف جامعه است چیزی که در کشورهای پیشرفته مد نظر قرار می گیرد. به عبارتی سیاست مالی دولت نقش چشمگیری در توزیع درآمد و همسان نمودن طبقات جامعه ایفا می کند. به عنوان مثال مالیات بر مصرف و فروش براساس رکن “میزان بهره بری” است، یعنی هر فردی از جامعه به تناسب استفاده از خدمات دولتی، باید در تامین هزینه های دولتی نیز مشارکت کند.
اصولا دولت ها می توانند از طریق وضع مالیات بردرآمد اشخاص متمکن و طبقات مرفه و صرف هزینه برای بهبود وضع زندگی طبقات کم بضاعت، توزیع درآمد را تعدیل نموده و اعتدال بیشتری از نظر توزیع درآمد بین طبقات مختلف جامعه برقرار سازند.
وضع مالیات فقط برای تامین هزینه خدمات دولتی نیست، بلکه ممکن است بدون این که بر مجموع عواید مالیاتی دولت افزوده شود، دولت از طریق تغییر نرخ های مالیاتی موجبات انتقال قدرت خرید از یک طبقه به طبقات دیگر جامعه را فراهم کند .در این صورت است که نسبت رشد طبقاتی کاملا شکل منطقی پیدا می کند اینکه در جامعه ای عده ای بخاطر فرار مالیاتی هر روز از لحاظ سرمایه و ثروت فربه تر شوند وکارمندها و کارگرها با حداقل درآمد مالیات خود را بطور منظم پرداخت کنند عدالت اجتماعی رعایت نشده است. در کشور ما شکاف های مالیاتی بسیاری وجود دارد که افراد می توانند بدون پرداخت مالیات ثروت اندوزی کنند بعنوان مثال هیچ کس بخاطر داشتن مازاد مسکن مالیاتی پرداخت نمی کند هیچ کس بخاطر گردش مالی بالا نیز مالیات پرداخت نمی کند اما کارخانه دارها مجبورند مالیات خود را بموقع پرداخت کنند و چه راهی بهتر از این که فرد سرمایه اش را از بخش عمرانی و مولد خارج کند و در بخش دلالی فعالیت کند چرا که هم سود می کند هم مالیات نمی دهد وهم اینکه ملکش بطور ساعتی رشد اقتصادی دارد.
در این صورت است که جامعه تولید محور نمی شود در حالی که سرمایه دار می تواند پولش را در بانکها بگذارد و سوداش را سر موقع دریافت کند دیگر چه غمی دارد که پله های وزارت صنعت را بالا و پایین کند تا یک مجوز دریافت کند تازه بعد از گرفتن مجوز مشکلات دیگر پیش پایش گشوده می شود. اینها همان مسایلی است که همیشه به دولت ها وارد بوده وهست.
در نهایت شما می بنید که دولت می تواند با استفاده از ابزار مالیات ، درآمد و ثروت کشور را عادلانه توزیع نموده و با ایجاد رفاه و آسایش و امنیت پایدار، بسط و گسترش آموزش وپرورش، گسترس و اعتلای آموزش عالی در کشور و برای همه ی اقشار جامعه ، گسترش و تجهیز شبکه بهداشت و درمان ، توزیع ثروت را در جامعه تعدیل کرده،از این طریق باعث بسط عدالت اجتماعی پایدارشود.
بنا بر این می توان گفت اخذ مالیات نه تنها هیچگونه اجحافی در حق افراد کم بضاعت جامعه نیست، بلکه باعث کاهش هرچه بیشتر فاصله طبقاتی و تورم اقتصادی درجامعه شده، رشد قابل ملاحظه اقتصاد ملی را در پی خواهد داشت.

  • نویسنده : سعید افشاری (پویش)