مریم سالور (۱۳۳۳ – تهران) سفالگر، سرامیست، نقاش و مجسمه‌ساز اهل ایران است. این یادداشت به‌پاس کوشش ایشان برای برگزاری نمایش اخیر مجموعه تازه‌اش است. در این مجموعه که تعدادی حجم‌های فیگوراتیو، نقاشی و چیدمان بود، نکات قابل‌ملاحظه‌ای را از منظر” هنر معاصر و ارتباط آن با نور و دستگاه بینایی ” می‌توان دریافت. عبارت […]

مریم سالور (۱۳۳۳ – تهران) سفالگر، سرامیست، نقاش و مجسمه‌ساز اهل ایران است.
این یادداشت به‌پاس کوشش ایشان برای برگزاری نمایش اخیر مجموعه تازه‌اش است. در این مجموعه که تعدادی حجم‌های فیگوراتیو، نقاشی و چیدمان بود، نکات قابل‌ملاحظه‌ای را از منظر” هنر معاصر و ارتباط آن با نور و دستگاه بینایی ” می‌توان دریافت. عبارت “گوهر شب‌افروز “، نام پروژه اخیر او در گالری ایرانشهر است که در هفته اول دی‌ماه هزار و چهارصد و سه در شهر تهران به نمایش در آمد.
بیانیه هنرمند به شرح زیر است:
گوهر شب‌افروز؛ در پی تابلوهای قاصدک، تابلوهایی از گل و آینه پدیدار شدند٬ شهروز صدر آن را دست‌نوشته از یک شعر …. چند جمله کوتاه عاشقانه نامید.
نقطه مشترک گل و آینه، خاک است؛ یعنی زمین، نقطه متضاد و کامل‌کننده آنها کدری و شفافیت …… تاریکی و روشنایی. از دل این تابلوها گوهر شب‌افروز که از چکه‌های آینه معلق در فضاست به وجود آمد که هرازگاه تصویری از چشم‌هایی که نگاه می‌کنند، اینجاوآنجا، گوهر شب‌افروز نامی است که سهروردی برای چشم سوم بکار برد، این اثر در فضا خود را به ما نشان می‌دهد….
ما آن را می‌بینیم و او ما را …. شادی‌های پنهان، در پس آینه‌کاری‌ها و کاشی‌کاری‌های شگفت‌انگیز مساجد و بناهای تاریخی سرزمینمان که از کودکی تا به امروز باعث لبخندم می‌شود.
مطابق نظر هاینریش ولفلین، نویسنده آلمانی (۱۸۶۴-۱۹۵۴). شکل‌های بصری و طرح‌های نمایشی تاریخی مختص خویش دارند و تسلط، خود را بر تمام سلیقه‌های فردی یا ملی که هنرمند ممکن است داشته باشد حفظ می‌کنند. او این فرض را که گرایش‌ها و هدف‌های ذهنی دائماً دگرگون می‌شوند و به بیان دقیق‌تر وسیلهٔ بیان هنرمند در حکم انبار ابزارهایی است که در هر زمانی کامل و قابل‌استفاده اختیاری است را اشتباهی جدی تلقی می‌کنند و بر عکس طبیعت را از پشت عینکی می‌بینند که رنگ و دقت تمرکز کانونی‌اش پیوسته تغییر می‌یابد و منظره‌های
متفاوت و کم‌وبیش، درستی از اشیا را جلوی چشم می‌آورد. هرکس به دستگاه بصری مخصوص و سازمان بینایی ویژه‌ای به سراغ واقعیت می‌آید و به همین علت تاریخ هنر، تاریخ تقلید انسان از طبیعت نیست؛ بلکه تاریخ “نورشناسی”هنرمندانه یعنی تاریخ شرایط فیزیولوژیک و روان‌شناختی هر برخورد ویژه‌ای با طبیعت است (فرامرزی-۱۳۸۲:۱۴۹)
با مشاهده آثار اخیر خانم مریم سالور در گالری ایرانشهر، به تصاویر ثابت و متحرک که حاصل نیم‌سایه و سایه‌هایی است که از انعکاس بی‌شمار قطعات آینه در چیدمان ایشان حاصل شده و باعث درخشش و القای منبع نوری بود. تمامیت یکپارچگی در بخش نقاشی‌ها و همچنین اینستالیشن، بازهم نیاز به تمییز دارند که به واسطه حس بینایی ما که انرژی‌اش را از نور می‌گیرد، تأمین می‌شود. درحقیقت ذات بصری این پروژه را نمی‌توان به‌وسیله عواملی چون ابعاد و زاویه تشریح کرد. بافت بصری که حاصل از هم آوایی برش‌های آینه و شیشه‌های منقوش بود، از خاصیت فیزیکی به‌عنوان پیام برای چشم بیننده فرستاده می‌شد، اما جان ادراک و معنای آن برگرفته از کنش نیروهای ادراکی است. همان‌طور که ماه از خود نوری تابش نمی‌کند؛ بلکه نور خورشید را باز می‌تاباند، بنابراین کاربست برش‌های آینه در نقاشی – کلاژ مریم سالور و حجم موردنظر در یک موج تناوبی، تصاویر حاصل از معماری داخلی گالری ایرانشهر و همچنین رنگ و بافت پوشش و پیکره بازدیدکننده را نیز منعکس می‌کرد. بازتابش نور، برگشت نور از سطح اشیایی است که آن‌ها نیز از یک منبع نور متأثر شده باشند، اما یک منظر متفاوت در مورد این قبیل آثاری که با آینه‌کار می‌شوند موردتوجه است، این که نور و انعکاس حاصل از آن‌ها از یک نقطه کانونی و مبدأ نمی‌آیند و آن چه را که شخص می‌بیند وجود خارجی برای آن نیست. تمامی انواع بازنمایی بشری بر پایه نظام‌های خاص سازماندهی می‌شوند و درحقیقت زمانی تجربه خود را از یک شی “بازنمایی “می‌نامیم که در آن نوعی نظام هدفمند بیابیم؛ یعنی آن نوع از نظام که خاص طراحی بشری و قابل‌تفسیر با مفاهیم بشری باشد (فرزین راد، ۲۲ و۱۳۸۴:۲۳)
در پایان به تأکید هنرمند، خانم مریم سالور، نام می‌بریم از افرادی که در برپایی این نمایشگاه همت بالایی گماردند:
فروه محمدی، ارغوان صدری، آتنه قره گزلو، ساینا تقوی، حسن‌علی اسلام‌زاده – امیر بهمن امیریان و کادر گالری ایرانشهر شهروز صدر و سیاوش یزدان مهر – نیلوفر منیعی و سهراب مهدوی وژان طارابلسی/ ترجمه متن
-سام بهروزی برای ساخت پلاک‌های فلزی گوهر شب‌افروز – مانی بیات / موسیقی
بهمن ۱۴۰۳
منابع:
*Heirich Wolfflin
هاینریش ولفلین، نویسنده آلمانی از بنیان گزاران روش علمی بررسی تاریخ هنر بود. ازجمله کتاب‌های او می‌توان به ۱-هنرالبرشت دورر ۲-اصول تاریخ هنر اشاره کرد. (پاکباز، رویین،۱۳۷۸: *ص ۶۲۹)
*هاورز، آرنولد (۱۳۷۲)، فلسفه تاریخ هنر، مترجم: محمدتقی فرامرزی، تهران، انتشارات نگاه
*فرزین راد/ فاقد اطلاعات کتاب

  • نویسنده : غزال زارع