در این روزها کمتر افرادی هستند که با شبکه های اجتماعی آشنایی ندارند . جوانها، مادران خانهدار، دانشآموزان دبستانی تا سالمندانی که برای پیوند با دنیای فرزندانشان به این فضا وارد شدهاند، همه در گوشهای از این جهان رنگارنگ حضور دارند . اما آیا تاکنون پرسیدهایم که اینستاگرام با روان ما چه میکند؟ آیا ابزاری […]
در این روزها کمتر افرادی هستند که با شبکه های اجتماعی آشنایی ندارند . جوانها، مادران خانهدار، دانشآموزان دبستانی تا سالمندانی که برای پیوند با دنیای فرزندانشان به این فضا وارد شدهاند، همه در گوشهای از این جهان رنگارنگ حضور دارند .
اما آیا تاکنون پرسیدهایم که اینستاگرام با روان ما چه میکند؟ آیا ابزاری برای ارتباط و سرگرمی است، یا به شکلی خزنده در حال دگرگون کردن روان، نگاه و احساس ما نسبت به زندگی؟
شبکههای اجتماعی و اینستاگرام بهطور خاص، بهتدریج ما را از تجربه زندگی واقعی دور میکنند. در این فضا آنچه بیش از همه اهمیت پیدا میکند، تصاویر است تصاویری که با دقت انتخاب، ویرایش، و بازنشر میشوند تا بتوانند نسخه زیبا وکاملی از زندگی ارائه دهند. اما مشکل دقیقاً جایی پدیدار می شود که نمایش زندگی های بلاگرها بر حقیقت واقعی غلبه دارد .
در اینستاگرام، کاربران با دنیایی مواجه میشوند که در آن، افراد مدام در حال سفرهستند ، همیشه لبخند به لب دارند، زندگیشان منظم، زیبا و بینقص به نظر می رسد و آنچه کمتر دیده میشود اندوه، بیپولی، یا سردرگمی روزمره انسان ها است . چنین تصویری از زندگی، هرچند شاید در ابتدا جذاب به نظر برسد اما در طول زمان، اثرات مضری بر روان کاربران خواهد داشت و احساس کمبود و ناکافی بودن را به دنبال خواهد داشت انسان وقتی بهطور مداوم خود را با تصاویری مقایسه میکند که برای تحسین ساخته شده طبیعی است که احساس نارضایتی، ناکافی بودن و شکست به سراغش خواهد امد.
در فضای اینستاگرام، بسیاری از محتواها با چهرهای صمیمی ، دوستانه و محترمانه ارائه میگردد، اما در واقعیت بخشی از نوعی بازاریابی پنهانی در ان نهفته است و افراد با محتوایی مواجه هستند که صرفاً یک تجربه شخصی یا روزمره است اما هدفش فروش یک سبک زندگی محصول یا حتی یک احساس خاص است. اینجا است که مرز میان واقعیت و نمایش میان صداقت و تبلیغ، بهتدریج نمایان می گردد و خطر زمانی پدیدار می گردد که انمایشهای غیرواقعی، به معیار سنجش موفقیت و رضایت در زندگی ما تبدیل می گردند و ما راترغیب میکند بهجای آنکه خودمان باشیم، تلاش کنیم خود را تبدیل به نسخهای مشابه ای که در تصاویر دیده ایم تبدیل و به دنبال تأیید و جلب توجه باشیم زندگی کردن درگیر س .
نگرانی زمانی به وجود خواهد آمد که این آسیبها آرام و نامحسوس رخ می دهد. کسی از فردا افسرده نمی گردد یا ناگهان از خود بیزار نمیشود این فرآیند تدریجی است وهر بار مقایسهای کوچک و حسرتی کوتاه، هر بار فشار برای بهتر بودن ما را کم کم از درون خالی خواهد کرد
اینستاگرام ابزار بدی نیست اما استفاده از آن نیازمند آگاهی، شناخت و مرزگذاری های بسیار است و بازنگری های زیادی را می طلبد به اینکه یاد بگیریم تصویر همهچیز نیست و زندگی واقعی ارزشمندتر از هر قاب دیجیتالی خواهد بود . باید بیاموزیم که کافیبودن، زیبا بودن یا موفق بودن، تعریف یکسانی نخواهد داشت و نمیتوان آن را از روی تعداد لایکها یا دنبالکنندهها سنجید شاید زمان آن رسیده که نه فقط برای کودکانمان، بلکه برای خودمان دوباره معنای زندگی واقعی را تعریف کنیم. جهانی که در آن نقص، ناراحتی، ناکامی و تلاش بخشی از حقیقت خواهد بود و نه چیزی برای پنهان کردن، جهانی که در آن، خودِ واقعیمان بهتر و ملموس تر است .اینستاگرام، در ظاهر یک اپلیکیشن ساده است، اما در باطن باعث شکلگیری نوعی نگاه و جهانبینی می گردد . اگر با آگاهی با آن روبهرو نشویم خطر آنکه خودِ واقعیمان را در هیاهوی تصاویر زیبا و بینقص گم کنیم، بسیار جدی است
آنچه امروز مهم می نماید نگاه ویژه مسئولان به فضای بی درو پیکری است که با تولید هر گونه محتوایی با هدف جذب فالور، روان و فرهنگ جامعه را به ورطه نابودی می کشد و بعضا محتواهایی در آن تولید میشود که قابلیت دسترسی برای کودکان و نوجوانان میبایست ممنوع باشد فضایی که تا کنون نتوانسته اند آنگونه که شایسته است نظارت برای محتواهای غیر اخلاقی داشته باشند امروز برخی از مطالب و محتواهای اینستا گرام برای کودکان و نوجوانان فضای امنی نیست واین موضوع نیز از دیگر مشکلات عدم آشنایی و آگاهی این فضا است امیدواریم مسئولان بتوانند فضایی را در جهت هدایت و ساماندهی انجام دهند
- نویسنده : اشرف سادات جلال زاده
Friday, 23 May , 2025