خلاصه کتاب کوسه یک میلیون دلاری قسمت سوم/ ونوشه شکری اولین نکته قابل توجهی که در حین ملاقات هایم با افراد فعال در دنیای هنریاد گرفتم از هاوارد روتکوسکی، یک متخصص سابق در ساتبیز و یکی از مدیران فعلی حراجی بنهامز لندن بود هیچ وقت این را که خریداران چقدر در مورد هنر معاصر احساس […]

خلاصه کتاب کوسه یک میلیون دلاری

قسمت سوم/ ونوشه شکری

اولین نکته قابل توجهی که در حین ملاقات هایم با افراد فعال در دنیای هنریاد گرفتم از هاوارد روتکوسکی، یک متخصص سابق در ساتبیز و یکی از مدیران فعلی حراجی بنهامز لندن بود هیچ وقت این را که خریداران چقدر در مورد هنر معاصر احساس ناامنی می کنند و چقدر به اطمینان مضاعف احتیاج دارند، دست کم نگیر گویا این حقیقتی در دنیای تجارت هنر است که همه متوجه آن هستند. اما هیچ وقت در موردش صحبت نمی کنند این ناامنی به معنای قدرت نداشتن خریداران هنر نیست بلکه خیلی ساده مسئله این است که برای ثروتمندان، زمان محدودترین دارایی است. آنها نمی خواهند برای آموزش خودشان زمان لازم را سپری کنند تا بتوانند بر احساس ناامنی فائق بیایند به همین دلیل تصمیم گیری در مورد خرید یک اثر هنر معاصر فقط براساس کیفیت هنری اثر تعیین نمی شود، بلکه با هدف به حداقل رساندن ناامنی صورت می گیرد این ناامنی قابل درک است؛ در این دنیا ساده ترین مفاهیم می توانند لغزنده باشند.

تعریف هنر معاصر چیست؟ این سؤال خودش در واقع شامل دو سؤال است؛ هنر معاصر چیست؟ و هنر چیست؟ سؤال اول خیلی ساده تر است اما در مورد آن هم توافق عمومی وجود ندارد. یک تعریف دیگر از هنر معاصر آثار هنرمندان زنده است، اما این تعریف بسیاری از هنرمندان درگذشته را که آثارشان با عنوان هنر معاصر به فروش می رسد، در برنمی گیرد اندی وارهول ، جوزف بویز ، مارتین کیپن برگر، روی لیختنشتاین، دونالد جاده ایو کلاین ژان میشل باسکیه یک تعریف دیگر هم هنرمندانی را معاصر می داند که پس از جنگ جهانی دوم متولد شده اند، اما این تعریف تمامی افراد نامبرده را به جز کیپن برگر و باسکیه حذف می کند.

ساده ترین تعریف این است که بگوییم هنر معاصر هنری است که در حراجی های مهم زیر عنوان هنر معاصر فروخته می شود. حتی این هم دردسرساز است. ساتبیز این آثار را هنر معاصر می نامد در حالی که کریستیز از عنوان بازتر هنر پس از جنگ و معاصر استفاده می کند و دسته بندی هر اثر این گروه را مشخص تر نمی کند. کریستیز به این خاطر از این روش استفاده می کند که نظام دسته بندی اش وابسته به اثر و نه تاریخ آن است. حتی بیان اینکه بیشتر هنر معاصر آثار دو بعدی نقاشی است هم چندان ساده نیست. تحریف نقاشی باید ساده باشد؛ نقاشی حاصل اعمال مواد رنگی یا رنگ مانند روی یک سطح صاف است. درون مایه های هنر معاصر و دیزاین معمولاً هم پوشانی دارند. آیا یک کیف طراحی شده توسط لویی ویتان مربوط به دیزاین است یا هنر؟ ارتباطات زیادی میان این دو وجود دارد. هنر معاصر با اشیاء روزمره هم پوشانی، دارد به خصوص وقتی توانایی هنرمند در طراحی یا مجسمه سازی با هنر مفهومی جایگزین شود. روش توصيف هنر معاصر، احساس ناامنی مجموعه داران را تشدید می کند. متخصصان، هنر هنر امپرسیونیستی را با اصطلاحاتی همچون جسارت، عمق استفاده از نور شفافیت و رنگ توصیف می کنند اما آنها هنگام صحبت در مورد آثار هنر معاصر، مثل کوسه دیمن هرست یا CRACKHEAD ترنس،کوه با اصطلاحاتی مثل نوآوری، ارزش سرمایه گذاری و داغ بودن هنرمند صحبت می کنند. منظور از هنرمند «داغ» کسی است که تا چندی پیش ناشناخته بود اما ناگهان در اثر اشاره و صحبت های افراد مختلف حوزه هنر شهرت قابل توجهی کسب کرده است. از آنجایی که مجموعه داران معمولاً نمی توانند ارزش این نوع آثار را درک کنند، روی قضاوت خودشان هم حساب نمی کنند؛ و این کاملاً قابل درک است. راه حل آنها معمولاً این است که فقط روی برندینگ حساب کنند. مجموعه داران از دلالان برند شده حمایت می کنند در حراجی های برند شده شرکت می کنند، از آرت فرهای برند شده بازدید می کنند و به دنبال آثار هنرمندان برند شده می گردند.

  • نویسنده : ونوشه شکری