ثروت بررسی می کند نرخ رشد بر اساس افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی نسبت به سال ماقبل اندازه‌گیری می‌شود، ولی تاثیر این شاخص بر اقتصاد و به طور کلی شرایط اجتماعی یک کشور، خود را در دراز مدت نشان می‌دهد. رشد اقتصادی، برای یک کشور، بر افزایش تولید ناخالص داخلی در دراز مدت تکیه دارد. […]

ثروت بررسی می کند

نرخ رشد بر اساس افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی نسبت به سال ماقبل اندازه‌گیری می‌شود، ولی تاثیر این شاخص بر اقتصاد و به طور کلی شرایط اجتماعی یک کشور، خود را در دراز مدت نشان می‌دهد. رشد اقتصادی، برای یک کشور، بر افزایش تولید ناخالص داخلی در دراز مدت تکیه دارد. منظور از تولید ناخالص داخلی، به زبان ساده، ارزش مجموع کالا‌ها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می‌شود. با سر شکن کردن این متغیر بر جمعیت یک کشور، تولید داخلی سرانه به دست می‌آید. اگر میانگین سالانه رشد جمعیت از میانگین سالانه رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد، طبعا سطح زندگی سقوط می‌کند.

فرشاد مومنی اقتصاددان معتقد است در معیشت مردم واگرایی‌های ایجاد شده است. جسته و گریخته می‌شنویم که مصرف سرانه گوشت یا لبنیات مردم نسبت به سال‌های پیش چه وضعیتی پیدا کرده است، اما اگر آن را در کلیت خود بررسی کنید، به این شکل که مثلا ما کشور را به شیوه‌ای اداره می کنیم که در دوره هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که قله درآمد ارزی تاریخ اقتصادی ایران در آن رقم خورد، کسری بودجه خانوارهای ایرانی چهارونیم برابر شد. این واگرایی شدید در معیشت مردم است و مردم ایران به دلیل اینکه می‌خواهند نجیبانه زندگی کنند، از برخی مصارف حیاتی خود صرف نظر کرده‌اند و از سوی دیگر با پدیده پرکاری و یا چند شغلگی حتی در سنین بالای ۶۵سال روبه‌رو هستیم

این به آن معنا است که برای افزایش سطح رفاه مردم، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی باید به گونه‌ای محسوس از نرخ رشد جمعیت بیشتر باشد و، در همان حال، طی یک دوران کم و بیش طولانی تداوم یابد.تاکید بر این نکته ضرورت دارد که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تنها به شرط تداوم می‌تواند به ارتقای چشمگیر یک اقتصاد و یک جامعه بیانجامد.در یک کشور صادر کننده نفت، به دلیل افزایش اتفاقی صادرات این کالا و یا اوجگیری قیمت آن در بازار جهانی، حجم تولید ناخالص داخلی می‌تواند طی مدتی کوتاه به گونه‌ای چشمگیر بالا برود. ولی به محض کاهش صادرات و یا سقوط قیمت نفت در بازار جهانی، نرخ رشد در کشور مورد نظر با همان سرعت کاهش می‌یابد. به بیان دیگر رشد تولید ناخالص داخلی باید سال‌ها ادامه یابد تا جامعه‌ای را به گونه‌ای کیفی در مسیر بهبود متحول کند. استحکام و پایداری این تحول در اقتصاد‌هایی تحقق می‌یابد که قدرت محرکه اصلی آنها درونزا باشد و از بخش‌های گوناگون فعالیت (صنعت، خدمات، کشاورزی) سرچشمه بگیرد.

مردم جهان اگر چه با توجه به گرانی کالاهای مصرفی و مواد غذایی در جهان کمتر برای این مواد و کالاها پول خرج می‌کنند، اما از خریدهای دیگر خود صرف نظر نکرده‌اند. اروپایی‌ها بر خلاف مردم برزیل، پول زیادی را خرج مسافرت می‌کنند. روس‌ها هم بر خلاف گذشته که پول زیادی را برای مواد لبنی خرج می‌کردند اکنون بیشتر برای پوشاک هزینه می‌کنند.
سالمندان روسی دیوانه‌وار شیفته خوردنی هستند که به زبان محلی کفیر نام دارد. این خوردنی از شیر ترش شده تشکیل شده‌است. ویتنامی‌ها قهوه سردی دارند که در زبان محلی کافه سوادا نام دارد. این قهوه هم از شیر شیرین شده فراوان تشکیل شده‌است. هر دوی این نوشیدنی‌های پرطرفدار و خوردنی در دو نقطه دور از جهان این روزها مشتری‌های خود را تا حد زیادی از دست داده‌است. دلیل این از بین رفتن محبوبیت هم گران شدن قیمت لبنیات و محصولات آن در سراسر دنیا است.
تقریبا در سراسر دنیا مردم در اثر افزایش قیمت مواد غذایی و همچنین سوخت دچار سختی شده‌اند و در نتیجه در حال تغییر بعضی الگوهای مصرفی خود هستند. اما میزان خوش‌بینی و بدبینی مردم و همچنین شیوه رفتار مصرفی آنها در نقاط مختلف دنیا متفاوت است. اما در عین این تفاوت، آمارها نشان می‌دهد که نگرانی از دشواری‌های زندگی و افزایش مصرف اکنون تنها به کشورهای فقیر جهان خلاصه نمی‌شود و ملت‌هایی که از دیرباز ثروتمند بوده‌اند هم اکنون نگران آینده هستند. شرکت انگلیسی نیلسون که یک موسسه تحقیقاتی در زمینه روندهای بازار است،

بخش بزرگی از رشد اقتصادی کشور‌ها، مدیون بهبود بهره وری است. طی چهل سال گذشته حدود سی تا چهل در صد رشد اقتصادی در کشور‌های پویای آسیایی از رشد بهره بروری منشا گرفته، حال آنکه‌این نسبت در اقتصادی ایران زیر یک در صد بوده است. سهم عظیم بخش دولتی و سیاست‌های حمایتی پر هزینه ولی بی ثمر در زمره مهم‌ترین عوامل ضعف بهره وری در ایران اند.

علی‌رغم جمعیت حدود ۸۳ میلیون نفری ایران در خوش‌بینانه ترین حالت، فقط ۲۵ میلیون تن در مشارکت اقتصادی حضور دارند. درصد مشارکت اقتصادی زنان نیزدر جامعه ما خیلی پایین است و نیازمند سیاستگذاری های بسیاری در این زمینه هستیم. اشتغال تنها ۲۵ میلیون ایرانی، مصرف‌کننده بودن جمعیت زیادی، کاهش فروش ناشی از تحریم‌های ظالمانه و اتکا به منابع مالیاتی باعث افزایش بیکاری در کشورمان شده است.

به قول کارشناسان

در حال حاضر در بسیاری از عرصه‌ها اشتغال ناقصی داریم و متاسفانه اخباری نگران‌کننده‌ را می‌شنویم. واقعیت این است که بخشی از مشاغل کنونی، توان مدیریت یک خانواده را ندارند. بسیاری برای گرداندن چرخ زندگی و تامین خانواده در دو یا سه جا کار می‌کنند. اشاره مسئولین ایران به مقوله بیکاری و ضرورت افزایش تولید نشان می‌دهد که ما در وضعیت اقتصادی خوبی نیستیم. امیدواریم سیاست‌هایی به جز آدامس و چادر و کره، محصولات خط تولیدهای صنعتی ایران توان تولید میخ، سنجاق قفلی، در بطری پلاستیکی و زیپ را هم ندارند. به این فهرست البته باید خاک رس را هم به عنوان یک ماده اولیه صنعتی اضافه کنید که اگرچه مناطق کویری ایران منبع خوبی از این خاک هستند اما خاک رس همچنان بخش چشمگیری از واردات ایران را به خود اختصاص داده است. در سال گذشته که ۵هزار تن خاک رس وارد کشور شد خیلی ها این واردات را عجیب و غیرضروری دانستند اما واقعیت این است که خاک رس ایران استانداردهای لازم برای استفاده های صنعتی را ندارد. در خاک های صنعتی ایران، ناخالصی هایی وجود دارد که برای صنایع مضر است و در فرآورده های نهایی اثر نامطلوب دارند. خاک رس عموما در صنایع چینی، سرامیک، کاشی و سفال و آجرسازی مورد استفاده قرار می گیرد. برای افزایش اشتغال اتخاذ شود.

در مجموع، شرایط عمومی ایران در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی و حقوقی و اجتماعی زمینه مساعدی را برای رشد اقتصادی فراهم نمی آورند. رشد اقتصادی بر سرمایه‌گذاری تکیه دارد و سرمایه گذار محتاج فضای اعتماد است. نبود اعتماد در فضای ایران مهم‌ترین مانع سرمایه گذاری در خدمت پیشبرد رشد اقتصادی است.