سالهاست که کشور با پدیده نامطلوبی بنام ” پارتی بازی ” درگیر شده است. این مولود زشت ناشی از عوامل گوناگون وشدت آن به حدی است که مردم می دانند برای اینکه کار معمولی آنها انجام شود می بایست در ادارات سرگردان و یا بدنبال ” پارتی ” باشند و در بسیاری مواقع نیزبعلت نبود […]
سالهاست که کشور با پدیده نامطلوبی بنام ” پارتی بازی ” درگیر شده است. این مولود زشت ناشی از عوامل گوناگون وشدت آن به حدی است که مردم می دانند برای اینکه کار معمولی آنها انجام شود می بایست در ادارات سرگردان و یا بدنبال ” پارتی ” باشند و در بسیاری مواقع نیزبعلت نبود پارتی ناگزیر به پرداخت رشوه می شوند. این معضل محدود به یک سازمان، دستگاه و بخش غیره نبوده و اعظم سیستم اداری و حتی بسیاری ازبخشهای خصوصی کشور ما را در نوردیده است و متاسفانه قسمتی از فرهنگ عمومی ما را شکل داده است. پارتی بازی موجب می شود که سیستم از هدفهای واقعی و سازمانی دور شده و منافع گروهها و اشخاص اولویت پیداکند. ” پارتی بازی” از مواردی است که موجب عدم استفاده صحیح از از نیروهای متبحر ( متخصص، متعهد و پاکدست) سازمانی و حذف و یا عدم بکار گیری نیروهای کارشناس و مدیران توانا می شود.
نظام فامیل سالاری در کشور ما قدمتی دیرینه دارد و به حدی پیش رفته که بیشتر مناقصه ها ومزایده ها نیز توسط اقوام ویا آشنایان صورت می گیرد وبه این ترتیب مشاهده می کنیم که همیشه عده ای بخاطر نداشتن فامیل و آشنا در دستگاه دولتی همیشه بیکار می مانند. خلاصه اینکه در چند سال گذشته آموزش حین خدمت، استخدام و گزینش نیروهای سازمانی جدی گرفته نشده و از سوی دیگر تربیت و انتصابات نیروهای وفادار و خوش نام و متخصص سیستم، جایگزین پارتی بازی و بده بستانهای رایج، سیاسی کاری ها و استان گرایی ها و … شده است که نتیجه آن نارضایتی همکاران و کاهش اعتماد شرکاء اجتماعی، مردم و نمایندگان آنها در مراجع تصمیم گیر و تصمیم ساز به سازمان و دلسردی و دلنگرانی کارشناسان خوش فکر و متعهد به کارفرمای خود (یعنی سازمان) گردیده است.
همین امر در دانشگاهها هم مشاهده می شود یعنی به طور مثال برخی که خویشاوند یکی از بالادستی هاهستند به واسطه آشنایی وارد دانشگاه می شوند و همان به واسطه آشنایی تا مرحله فوق لیسانس هم پیش می روند. این در حالیست که دوره های آموزشی را بدرستی طی نکرده است وبعد باز هم به واسطه آشنایی اینبار با مدرک بالاتر به عنوان شایسته وارد چرخه کار می شود وچون کار بلد نیست اقوام دیگرش را به سرکار می آورد وهرکدام آنها هم اقوام خود را دعوت به همکاری می کنند و به این شکل چرخه معیوب شکل می گیرد وامروز ما سازمانهای مختلف ورشکسته داریم که مدیرانشان هنوز حقوق های نجومی می گیرند بدون آنکه کسی از آنها حساب پس بکشد. اینگونه است که امروز ما هزاران شرکت دولتی و نیمه دولتی ورشکسته داریم که علی رغم زیانده بودن هنوز حقوق مدیرانش پرداخت می شود.
در شیوه شایسته سالار افراد بر اساس توانایی و شایستگیشان برگزیده می شوند و لاغیر.” در جوامع شایسته سالار، نگرشهای خویشاوند سالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید “.
انتصابات غیرمرتبط با تخصص افراد، تبعیض فاحش در انتصابات، ارتقاء بدون طی مراحل و کسب تجربه و مواردی این قبیل موجب کاهش کارایی سیستم و نارضایتی عموم پرسنل زحمت کش و متخصص واز سوی دیگر موجب ارتقاء من غیر حق افرادی می گردد که بعلت پیشرفت ناشی از زدو بند، باعث تداوم و گسترش اینگونه نابسامانی و مفسده ریشه دار در سیستم و مانع رشد و توسعه کشور و عامل شک گیری انواع فساد، رانت و بی انضباطی مالی هدفمند ( دور زدن قانون ) می گردند.
سیستمی که خواهان ایجاد فضای سالم اداری می باشد می بایست مدیران ارشد آن به جد معتقد به امر” شایسته خواهی ” باشند و این مهم تنها با اصلاح فرهنگ و ارزشهای حاکم بر سازمان امکانپذیر می باشد.
پس از آن باید” شایسته یابی”را در عمل پیاده کرد و برای این منظور می بایست متناسب با فرهنگ سازمانی جدید نقشهایی را برای افراد شایسته تعریف و تلاش برای یافتن اینگونه افراد آغاز و از طریق معیارهای مشخص مانند سلامت اخلاقی، تحصیلات، تجربه و غیره ” شایسته گزینی ” و متعاقباً ” شایسته گماری” (یعنی باید تناسب بین شغل و شاغل برقرگردد زیرا هستند افراد شایسته ای در یک شغل که در شغل دیگر شایستگی ندارند) صورت پذیرد.
- نویسنده : سعید افشاری (پویش)
Thursday, 21 November , 2024