یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل شهرها و معماری معاصر، مفهوم مکان و ارتباط آن با هویت انسانی است. مکان به‌عنوان بخشی از فضا که توسط روابط اجتماعی معنا می‌یابد، نقش مهمی در تعریف هویت فردی و اجتماعی انسان‌ها دارد. رالف، جغرافیدان کانادایی، معتقد است مکان نه‌تنها نقطه‌ای امن برای درک جهان بلکه رابطی قوی […]

یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل شهرها و معماری معاصر، مفهوم مکان و ارتباط آن با هویت انسانی است. مکان به‌عنوان بخشی از فضا که توسط روابط اجتماعی معنا می‌یابد، نقش مهمی در تعریف هویت فردی و اجتماعی انسان‌ها دارد. رالف، جغرافیدان کانادایی، معتقد است مکان نه‌تنها نقطه‌ای امن برای درک جهان بلکه رابطی قوی برای اتصال انسان به محیط پیرامون است. در مقابل این تعریف، مفهوم لا‌مکانی به احساسی اشاره دارد که از شباهت بیش از حد مکان‌ها و فقدان ویژگی‌های متمایز ناشی می‌شود. هویت مکان یکی از مفاهیم بنیادین در شهرسازی است. کوین لینچ این مفهوم را به‌سادگی به عنوان عنصری تعریف می‌کند که تمایز یک مکان از مکان‌های دیگر را فراهم می‌آورد. هویت، از تجربه‌های روزمره افراد با محیط شکل می‌گیرد و به مکان، ویژگی‌های متمایز و قابل تشخیص می‌دهد. برای مثال، معماری یک شهر، الگوهای ساختاری، و حتی فضاهای باز عمومی، همه عناصری هستند که به هویت مکان کمک می‌کنند. با این حال، در عصر حاضر با گسترش سریع شهرها و جهانی شدن، بسیاری از مکان‌ها به طور فزاینده‌ای به یکدیگر شباهت پیدا کرده‌اند. این فرآیند که تحت تأثیر شهرسازی مدرن و تکنولوژی قرار دارد، اغلب به کاهش حس تعلق افراد منجر شده است. به‌عنوان مثال، مراکز خرید، خیابان‌های یک‌شکل و ساختمان‌های اداری که در نقاط مختلف دنیا به‌طور مشابه ساخته می‌شوند، حس مکان را کاهش داده و به جای آن حس لا‌مکانی را ایجاد می‌کنند..

پدیده لا‌مکانی زمانی به وجود می‌آید که فضاهای شهری از معنا تهی شده و تنوع و تفاوت‌های مکانی کم‌رنگ می‌شوند. به عقیده هایدگر، انباشت سرمایه و فشردگی زمان- فضا از عوامل اصلی شکل‌گیری لا‌مکانی هستند. این پدیده نه‌تنها بر محیط زیست شهری تأثیر منفی دارد، بلکه ارتباط روانی و اجتماعی مردم با محیط را نیز مختل می‌کند.. یکی از مهم‌ترین مصادیق لا‌مکانی، سیستم‌های حمل‌ونقل مدرن مانند بزرگراه‌هاست. برخلاف جاده‌های قدیمی که ارتباط نزدیک‌تری با محیط اطراف و مسافران برقرار می‌کردند، بزرگراه‌های جدید تنها مسیرهایی برای رسیدن به مقصد هستند و از ایجاد حس مکان بازمی‌مانند..

برای مقابله با لا‌مکانی، شهرسازان باید به اهمیت تنوع فرهنگی، طراحی بومی و ایجاد فضاهای عمومی توجه ویژه‌ای داشته باشند. طراحی شهری می‌تواند از طریق استفاده از فضاهای سبز، پیاده‌راه‌ها، و سازه‌هایی با معماری متمایز، حس مکان را تقویت کند. در این میان، مشارکت جامعه در طراحی فضاها نیز اهمیت زیادی دارد، زیرا می‌تواند به افزایش حس تعلق مردم به محیط کمک کند.. شهرهای معاصر باید به سمت ایجاد فضاهایی حرکت کنند که نه‌تنها کارآمد باشند، بلکه از لحاظ روانی و اجتماعی نیز برای مردم معنا داشته باشند.

  • نویسنده : ونوشه شکری