بسیاری از جامعه شناسان براین باورند که مهمترین علت آسیب های اجتماعی، ناشی از فقر است. فقر و محرومیت ریشه در بی عدالتی های حاصل از توزیع نامتوازن امکانات دارد. تحقیقات نشان می دهد، بی عدالتی های اقتصادی منجر به بحران های اجتماعی، سیاسی و … می شود؛ در واقع مدرنیته و رشد دامنه نیازمند […]
بسیاری از جامعه شناسان براین باورند که مهمترین علت آسیب های اجتماعی، ناشی از فقر است. فقر و محرومیت ریشه در بی عدالتی های حاصل از توزیع نامتوازن امکانات دارد. تحقیقات نشان می دهد، بی عدالتی های اقتصادی منجر به بحران های اجتماعی، سیاسی و … می شود؛ در واقع مدرنیته و رشد دامنه نیازمند ها، محرومیت های ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواسته ها و نیازهای زندگی باعث گسترش شدید و دامنه دار فساد، عصیان، تبهکاری، قتبل و خودکشی، بیماری های روانی، طلاق، دزدی و انواع انحرافات می گردد. بر اساس نظریه تضاد، اغلب آسیب های اجتماعی ارتباط تنگاتنگ با میزان برخورداری از امکانات و رفاه مادی و فرصت های شغلی دارد، بررسی جامعه شناختی سطح برخورداری از امکانات موجود نشان می دهد؛ دوعامل فقر و سطح معیشت (اشتغال و رفاه) منشاء بسیاری از مشکلات و بحران های اجتماعی است. البته آسیب های اجتماعی پدیده هایی واقعی، متغیر، قانونمند، کنترل پذیر و قابل پیشگیری هستند. در هر جامعه ای برای جلوگیری از پیدایش، پیشگیری، مقابله صحیح و درمان آسیب های اجتماعی برنامه ریزی های علمی و موثری صورت می گیرد. فقر و نابرابری های اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه است که از جایگاه ویژه ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادی ترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی، میزان آن نه تنها کاسته نشده، بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است.
در بعد داخلی نیز باید اعتراف کرد که وضع اقتصادی کشور بیش از آن چه در تصور بگنجد بیمار و نابسامان و لجام گسیخته است و از تاثیرات و تبعات اجتماعی و سیاسی و اخلاقی خطرناک و زیانبار آن نباید غافل بود و این در حالی است که کمتر کسی به فکر چاره ای جدی و عملی است و این بیماری مزمن جلو چشم مسؤولان رو به گسترش است. مخصوصا مسئله تورم و گرانی که با معیشت اکثریت مردم سر و کار دارد. هم چنان که نقش سوداگران و رانت خواران و تروریست های اقتصادی را نیز نباید نادیده گرفت و برخورد جدی با آنان را فراموش کرد و به دفع الوقت گذرانید و با شعار و وعده از کنار آن گذشت و رسیدگی به پرونده های آنان را نیمه کاره گذاشت و به بایگانی سپرد که اثرات منفی آن فوق العاده برای روح و روان جامعه نامطلوب و زیانبار است و حیثیت نظام را زیر سؤال خواهد برد.و از سویی باعث تأمین نیازهای اندک زندهگی و مایحتاج خانوادهها در شرایطی که کار و شغل مناسب وجود ندارد، اقتصاد بیمار مردم را بدحالتر از پیش و شرایط زندهگی را بسی دشوار کرده است. در همین حال، این روزها ارزش پول کشور به شدت کاهش یافته است.
براساس قاعدههای اقتصادی رایج در دنیا، دو عامل عمده میتواند باعث کاهش ارزش پول ملی یک کشور شود؛ نخست این که پشتوانهی مناسب، قوی و قدرتمند برای تقویت منابع پولی کشور وجود نداشته باشد و از نوسانات پول به گونهی مناسب، به موقع و مطلوب جلوگیری نشود. عامل دوم نیز بیثباتی اقتصادی، موجودیت مشکلات ساختاری در اقتصاد و سوء مدیریت منابع اصلی پولی و مالی کشور است. نتیجهی وضعیت حاضر چنین میشود که پولدار، پولدارتر شده و فقیر نیز بیشتر در گودال فقر خود فرو میرود. حاصل آن ایجاد جامعهی طبقاتی با فاصلههای عمیق و سنگینی است که هرکدام از این حفرهها باعث گسستهای عمیق و شکافهای بزرگی در درون جامعه خواهد شد. باید یادآوری کرد تصور اینکه تولید ناخالص واقعی ایران در بازه ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بهصورت میانگین ۱٫۶ درصد رشد نماید غیر قابل تصور است چرا که مسوولان ما در طول سالهای گذشته بیشتر به فکر تسکین درد بوده اند و هرگز به این فکر نکرده اند که رفع درد کشور ما توجه به تولید داخلی ست ما نباید چشم امید به کشورهای خارجی داشته باشیم و تنها راه عبور از بحران ها ترمیم زیر ساخت های تولید صنعتی و خودکفایی کشور است شعاری که سالهاست مقامات رده اول کشور بخصوص رهبر انقلاب می دهند ولی در اجرا به واردات جنس های آماده از چین و تخریب زیربنای تولید کشور ختم می شود .
ارتباط بین فقر و انحرافات اجتماعی، موضوعی نو و بدیع نیست. جوامع انسانی در طی حیات خویش به شکلی، با این دو مقوله درگیر بودهاند. ارتباط بین فقیران، گرسنگان و بیخانمانها با سارقان، قاتلان، معتادان در حوزههای مختلف علمی از قبیل، علوم اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی، موضوع تحقیق و پژوهشهای مختلف قرار گرفته و از منظرهای گوناگون به آن توجه گردیده است؛ به گونهای که در هر زمان و به تناسب شرایط، امکانات و فضای جامعه، راهحلهایی در برخورد با آن در نظر گرفته شده است. با شکلگیری «نهضت علمی» و آغاز بررسیهای علمی پدیدههای فیزیکی، طبیعی، انسانی و اجتماعی، فقر و انحرافات اجتماعی نیز از موضوعاتی بود که به طور تقریبی از یکصد سال پیش، با کمک ابزارهای علمی جدید، مورد کنکاش علمی قرار گرفته و نظریهها و تئوریهای جدیدی در این رابطه ارائه گردیده است.
برای شناخت رابطه فقرو انحرافات اجتماعی به طور منطقی ابتدا باید از تعریف این دو مفهوم آغاز کرد و سپس رابطة آنها را مورد بررسی قرار داد و در نهایت پیامدهای فقر و تأثیر آن بر انحرافات اجتماعی بیان گردد.
- نویسنده : سعید افشاری (پویش)
Sunday, 8 December , 2024