میراث ناملموس، شامل آیین‌ها، موسیقی، قصه‌ها، مهارت‌ها و صنایع دستی سنتی، شناسنامه فرهنگی هر ملت است؛ گنجینه‌ای زنده که در دل زندگی مردم جریان دارد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. ایران با تنوع قومیتی، زبانی و اقلیمی خود، یکی از غنی‌ترین بسترها برای فرهنگ عامه در جهان است. اما این میراث در […]

میراث ناملموس، شامل آیین‌ها، موسیقی، قصه‌ها، مهارت‌ها و صنایع دستی سنتی، شناسنامه فرهنگی هر ملت است؛ گنجینه‌ای زنده که در دل زندگی مردم جریان دارد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. ایران با تنوع قومیتی، زبانی و اقلیمی خود، یکی از غنی‌ترین بسترها برای فرهنگ عامه در جهان است. اما این میراث در حال حاضر با تهدیدات جدی مواجه است؛ تهدیداتی که اگر چاره‌اندیشی نشود، پیوند میان نسل‌ها را از بین خواهد برد.

از نقالی و شبیه‌خوانی تا موسیقی مقامی خراسان و قالی‌بافی ترکمن‌ها، هر یک از این عناصر نه‌تنها بازتابی از هویت‌های قومی هستند، بلکه کارکرد اجتماعی و آموزشی نیز دارند. با این حال، جهانی‌شدن و نفوذ فرهنگ‌های غالب، ذائقه نسل جدید را تغییر داده و بسیاری از آیین‌ها و سنت‌ها را به حاشیه رانده است.

در کنار این، مهاجرت روستاییان به شهرها، تغییر سبک زندگی و عدم صرفه اقتصادی فعالیت‌های سنتی مانند قالی‌بافی، باعث کاهش انگیزه برای یادگیری و تداوم آن‌ها شده است. از سوی دیگر، مستندسازی ناکافی و آموزش ناپیوسته موجب شده بسیاری از لالایی‌ها، افسانه‌ها و مهارت‌ها در معرض فراموشی قرار بگیرند. به این معضلات باید کمبود بودجه و برنامه‌های حمایتی مؤثر از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی را نیز افزود.

هرچند ایران برخی از این عناصر را در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسانده، اما واقعیت این است که ثبت جهانی تنها آغاز مسیر است و بدون اقدامات واقعی در سطح محلی، نمی‌توان از این گنجینه محافظت کرد.

چه باید کرد؟ نخست آن‌که باید مستندسازی جامع از آیین‌ها، داستان‌ها، موسیقی‌ها و مهارت‌ها صورت گیرد؛ نه فقط به‌صورت مکتوب، بلکه با استفاده از فناوری‌های چندرسانه‌ای. دوم، آموزش و انتقال بین‌نسلی باید تقویت شود؛ مدارس و مراکز فرهنگی می‌توانند در این زمینه نقش مؤثری ایفا کنند. سوم، بازارهای فروش پایدار برای صنایع دستی ایجاد شود تا انگیزه اقتصادی نیز در دل حفظ سنت‌ها شکل بگیرد. همچنین، گردشگری فرهنگی و استفاده از فناوری‌های نوین مانند واقعیت افزوده، می‌توانند نسل جوان را دوباره به این میراث پیوند دهند.

نمونه‌هایی از موفقیت این راهکارها وجود دارد؛ از روستای ابیانه که با حفظ آیین‌های سنتی به مقصد گردشگری تبدیل شده تا تجربه کشورهای مانند ژاپن که با حمایت دولتی و آموزش مداوم، توانسته‌اند میراث ناملموس خود را زنده نگه دارند.

در نهایت، فرهنگ عامه فقط یک خاطره جمعی نیست، بلکه ستون هویتی ملت‌هاست. حفظ آن، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی است. اگر امروز کاری نکنیم، فردا ممکن است برای حفظ این ریشه‌های معنابخش، دیر شده باشد.

.

 

  • نویسنده : ونوشه شکری