روزنامه ثروت در گفت‌وگویی، به بررسی فعالیت‌ها و تجربیات مجتبی فلاحی، مستندساز و مدیر اجرایی و هنری، در حوزه هنرهای تجسمی کشور پرداخته؛ هنرمندی که با تلفیق دانش گرافیک، نقاشی و تجربه‌های حرفه‌ای در تدوین و برنامه‌سازی، نقش مهمی در مستندسازی و معرفی هنرمندان معاصر ایرانی ایفا کرده است. در این مصاحبه، زوایای کاری، اهداف […]

روزنامه ثروت در گفت‌وگویی، به بررسی فعالیت‌ها و تجربیات مجتبی فلاحی، مستندساز و مدیر اجرایی و هنری، در حوزه هنرهای تجسمی کشور پرداخته؛ هنرمندی که با تلفیق دانش گرافیک، نقاشی و تجربه‌های حرفه‌ای در تدوین و برنامه‌سازی، نقش مهمی در مستندسازی و معرفی هنرمندان معاصر ایرانی ایفا کرده است. در این مصاحبه، زوایای کاری، اهداف و دغدغه‌های وی را در زمینه تولید پلتفرم «حرف هنر» و ثبت روایت‌های هنری ایران معاصر را مرور می‌کنیم:

چه چیزی شما را به ساخت مستند درباره هنرمندان علاقه‌مند کرد؟

من هم در رشته گرافیک و هم در رشته نقاشی تحصیل کرده‌ام و تقریباً هم‌زمان با دوران تحصیل، به مدت پانزده سال در حوزه تدوین و برنامه‌سازی رسانه‌ای فعالیت داشته‌ام. همیشه ایده‌ی راه‌اندازی یک پلتفرم برای هنرمندان هنرهای تجسمی در ذهنم بود؛ ایده‌ای که از دوران دانشگاه و اوایل دهه هشتاد شکل گرفت. البته سه بار برای شروع این پروژه اقدام کردم، اما به دلایل مختلف به نتیجه نرسیدم. تا این‌که از سال ۱۳۹۵ دوباره، اما این بار به‌صورت محدودتر، پروژه را با مستندسازی آغاز کردم و در نتیجه به شکل حرفه‌ای وارد عرصه مستندسازی در حوزه تجسمی شدم.

در واقع، ثبت تاریخ تصویری هنرمندان هنرهای تجسمی و ایجاد بستری برای مستندسازی تصویری اتفاقات و جریان‌ها در این حوزه برایم اهمیت داشته و دارد. نکته بعدی این است که هنرهای تجسمی ایران همیشه نیازمند ثبت روایت‌هایی تصویری و مستند بوده که نه‌تنها به معرفی هنرمندان بپردازد، بلکه فرآیندهای فکری و شناخت مسیر خلاقانه آن‌ها را نیز به تصویر بکشد.

از سوی دیگر، در گذشته به دلیل محدودیت‌های امکانات تصویری، بسیاری از هنرمندان تأثیرگذاری که در جریان هنر معاصر ایران نقش داشته‌اند، کمتر مورد توجه رسانه‌ای و تصویری قرار گرفته‌اند و آرشیو قوی و غنی‌ای از گذشته وجود ندارد. البته خوشبختانه فیلم‌ها و تصاویر ارزشمندی توسط برخی مستندسازان ساخته و ضبط شده، اما منظور من از مستندسازی و آرشیوسازی، کاری مداوم و پیوسته است.

خوشبختانه ما با راه‌اندازی سایت حرف هنر به‌عنوان یک رسانه و مرجع تصویری و آرشیوی توانستیم این امکان را برای مخاطبان فراهم کنیم که زیست حرفه‌ای هنرمندان و رویدادهای هنری را از طریق فیلم مستند ببینند و دغدغه‌ها، چالش‌ها و مسیرهای اجرایی و خلاقیت هنرمندان را بهتر درک کنند. تلاش می‌کنیم با گسترش این جریان و رویکرد، نه‌تنها به ثبت تاریخ هنر معاصر کمک کنیم، بلکه امکان گفت‌وگو و تعامل بیشتر بین نسل‌های مختلف هنرمندان و مخاطبان علاقه‌مند به حوزه تجسمی را نیز فراهم کنیم.

روند انتخاب سوژه‌های مستندهایتان چگونه است؟ آیا هنرمندان را بر اساس سبک، داستان زندگی یا عوامل دیگر انتخاب می‌کنید؟

اول این را باید بگویم که در آغاز مسیر و شکل‌گیری پروژه، با چالش‌های مختلفی مواجه شدیم؛ از جمله عدم اعتماد هنرمندان به شیوه و ساختار مستند و حتی سبک کارگردانی. البته این مشکل پس از ساخت سومین یا چهارمین مستند برطرف شد و خوشبختانه اکنون این اعتماد به‌وجود آمده و دیگر در این زمینه مشکلی وجود ندارد. در حال حاضر نیز پس از گذر از دوره اول ساخت مستندها، یک تیم کارشناسی و مشاوره‌ای تشکیل داده‌ایم تا بتوانیم انتخاب‌های دقیق‌تر و درست‌تری انجام دهیم.

در نهایت، اما انتخاب هنرمندان و سوژه‌های مستند باید بر اساس ترکیبی از چند عامل صورت گیرد. در درجه نخست، تأثیرگذاری هنرمند در جریان هنرهای تجسمی ایران و نقشی که در تحولات این حوزه ایفا کرده، اهمیت دارد. در مجموعه حرف هنر، به دنبال هنرمندان، گالری‌ها و یا جریاناتی هستیم که نه‌تنها در کار خود خلاقیت و نوآوری دارند، بلکه حضورشان در تاریخ هنر ایران بازتابی از تغییرات و جریان‌های مهم هنری باشد.

عامل دیگر نیز روایت‌پذیری زندگی و مسیر هنری آن‌هاست. برخی از هنرمندان و گالری‌ها داستان‌هایی پر از چالش، تجربه‌های خاص و رویکردهای منحصربه‌فرد دارند که می‌تواند برای مخاطب الهام‌بخش و تأمل‌برانگیز باشد.

تجربه شما از تحصیل در رشته نقاشی چه تأثیری بر نگاه شما به فیلم‌سازی مستند گذاشته است؟

قطعا تحصیل در رشته نقاشی بر نگاه من در فیلم‌سازی مستند تأثیر داشته است، به‌ویژه در شیوه درک و روایت بصری. نقاشی به من آموخته که چگونه به جزئیاتی که یک هنرمند تجسمی به آن توجه دارد نگاه کنم، ترکیب‌بندی را درک کنم و مفاهیم را از طریق تصویر بیان کنم، مهارت‌هایی که مستقیماً در مستندسازی نیز کاربرد دارند.

یکی از مهم‌ترین تأثیرات، درک عمیق‌تر از زبان بصری و اهمیت قاب‌بندی در روایت است. همان‌طور که در نقاشی هر خط، رنگ و فرم حامل معناست، در فیلم مستند نیز هر نما می‌تواند همین نقش را ایفا کند. این نگاه باعث شده که در مستندها به جنبه‌های زیبایی‌شناختی، نور، رنگ، ترکیب‌بندی تصاویر و موسیقی هم توجه ویژه‌ای داشته باشم.

همچنین، تجربه کار با مواد و تکنیک‌های مختلف در نقاشی، به من درک بهتری از فرآیند فکری و اجرایی هنرمندان داده است. وقتی مستندی درباره یک هنرمند، گالری یا رویدادی می‌سازم، می‌توانم به فضا و شیوه‌ی اجرا نزدیک‌تر شوم، منطق فکری پشت آثار را بهتر درک کنم و با زبانی تصویری روایت کنم که با روح کار هم‌خوانی داشته باشد. این ارتباط بین نقاشی و مستندسازی، در نهایت به ساخت مستندهایی منجر می‌شود که نه‌تنها اطلاعات ارائه می‌دهند، بلکه حس و فضای هنری هنرمند را نیز منتقل می‌کنند.

مستندهایی که ساخته‌اید بیشتر بر چه جنبه‌هایی از زندگی و کار هنرمندان تمرکز دارند؟

من به شخصه مستندها را در ژانر مشارکتی و مشاهده‌ای می‌دانم، چون به‌طور کلی ترجیح می‌دهم بدون دخالت در زیست و نگاه هنرمند، مستند حس طبیعی و صمیمی برای نشان دادن خلق یک اثر یا رفتارهای شخصی هنرمند یا رویداد داشته باشد. یعنی مستندها بر اساس مصاحبه، دیالوگ و تعامل مستقیم در استودیوی هنرمند و گالری و مشارکت در فرآیند خلق اثر و بررسی و بازبینی دوره‌های مختلف کاری هنرمند یا گالری ساخته می‌شوند که در تدوین این فرآیند با هم ترکیب می‌شوند. سعی کرده‌ام در مستندهایی که می‌سازم، بیشتر بر سه بخش از زندگی و کار هنرمندان تمرکز داشته باشم.

اولین بخش، فرآیند خلاقیت و شیوه کار است که به چگونگی شکل‌گیری یک اثر هنری و روند فکری هنرمند در مسیر خلق اثرش می‌پردازد. دومین بخش، بستر تاریخی و فرهنگی‌ای است که هنرمند در آن زیست می‌کند. در واقع هر هنرمند با رویکرد فکری خاصی زیست می‌کند که بر نگاهش تأثیر می‌گذارد و در آثارش مشهود می‌شود. بررسی و شنیدن تجربیات زیسته، دغدغه‌ها، چالش‌ها و مسیرهای فردی آن‌ها، به مستند عمق بیشتری می‌بخشد و به مخاطب تجسمی یا مخاطب عام کمک می‌کند تا مسیر زیست هنری هنرمند و فضای هنری را بهتر درک کند.

در مجموع، این مستندها صرفاً به ارائه اطلاعات درباره یک هنرمند محدود نمی‌شوند، بلکه تلاشی است برای روایت یک تجربه زیست‌شده در مسیر خلاقیت و ارائه آثار یک هنرمند.

چه چالش‌هایی در مستندسازی درباره هنرمندان وجود دارد که شاید در دیگر ژانرهای مستند کمتر دیده شود؟

بزرگ‌ترین و مهم‌ترین چالش، بحث کمبود سرمایه برای ساخت مستند در حوزه هنرمندان تجسمی است. البته در مجموعه حرف هنر برنامه‌ریزی‌های اقتصادی در این زمینه داشته‌ایم تا به‌ویژه بخش خصوصی را به سرمایه‌گذاری و مشارکت در این بخش تشویق کنیم. در مورد چالش‌های دیگر، به نظر من هر مستند، فارغ از شیوه یا ژانری که ساخته می‌شود، چالش‌های خاص خودش را دارد. در زمینه مستندسازی از هنرمندان، یکی از چالش‌های اصلی بازنمایی صحیح شخصیت هنرمند و نوع نگاه او در آثار و فرآیند خلاقیت است؛ به‌ویژه که ثبت لحظه خلق یک اثر که تجربه‌ای حسی و ذهنی محسوب می‌شود، و انتقال آن به زبان سینما، گاهی دشوار است. چگونگی نمایش یک اثر هنری به‌گونه‌ای که حس و معنا را به‌درستی منتقل کند نیز نیازمند دقت بالا در فیلم‌برداری، نورپردازی و تدوین است.

البته برخی مستندسازان هم تلاش می‌کنند از دریچه نگاه شخصی خودشان هنرمند را به تصویر بکشند که این هم نوعی جذابیت دارد؛ اما قطعاً چنین رویکردی نیازمند شناخت عمیق از زیست و آثار هنرمند است تا بتواند شخصیت واقعی و حقیقی او را به‌درستی بازتاب دهد.

 به نظر شما، آیا فیلم مستند می‌تواند هنر را به مخاطبان بیشتری معرفی کند؟ چگونه؟

بله، فیلم مستند می‌تواند نقش بسیار مهمی در معرفی هنر به مخاطبان ایفا کند و دایره مخاطبان این حوزه را گسترش دهد. سینما، به‌عنوان یک رسانه تصویری و روایی، این قدرت را دارد که هنر را از چارچوب گالری‌ها و فضاهای تخصصی بیرون بیاورد و برای افراد بیشتری از جامعه قابل‌دسترس و قابل‌درک کند.

بسیاری از افراد به دلیل موقعیت جغرافیایی، محدودیت‌های مالی یا حتی عدم آشنایی کافی، امکان حضور در گالری‌ها و موزه‌ها را ندارند. مستندهای هنری این فرصت را فراهم می‌کنند که آثار و زندگی هنرمندان از طریق پلتفرم‌های دیجیتال به خانه‌ها، مدارس و آموزشگاه‌ها راه پیدا کند و همان‌طور که گفتم، طیف گسترده‌تری از مخاطبان جامعه را در بر بگیرد.

یکی از ویژگی‌های مستند این است که صرفاً به نمایش آثار بسنده نمی‌کند، بلکه داستان زندگی، مسیر خلاقیت و دغدغه‌های هنرمند را هم روایت می‌کند. این امر باعث می‌شود که مخاطب بتواند با هنرمند ارتباط شخصی‌تر برقرار کند و هنر را از منظر انسانی‌تری درک کند. همچنین شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های آنلاین بستری عالی برای انتشار مستندهای هنری فراهم کرده‌اند؛ به همین دلیل، نسل جدید که بیشتر به محتوای دیجیتال علاقه‌مند است، می‌تواند بسیار راحت‌تر با فضای هنر آشنا شود.

واکنش هنرمندانی که از آنها مستند ساخته‌اید به فیلم‌های شما چگونه بوده است؟

این سؤال را واقعاً باید از خود هنرمندان پرسید، اما خوشبختانه به لطف دوستان هنرمند، واکنش‌هایشان پس از دیدن مستندها و فیدبکی که از مخاطبانشان دریافت کرده‌اند، مثبت بوده است. از آنجا که هنرمندان معمولاً درگیر فرآیند خلاقیت خود هستند، دیدن بازتاب آن از دریچه نگاه یک مستندساز به زیست و آثارشان، تجربه‌ای تازه و متفاوت برایشان محسوب می‌شود. به نظر من، مستند علاوه بر ارائه یک پرتره تصویری از هنرمند، می‌تواند فضایی برای تأمل خود هنرمند نسبت به مسیر هنری‌اش نیز فراهم کند. البته، نقدهایی هم مطرح شده است؛ چرا که برخی هنرمندان نسبت به چگونگی انتخاب بخش‌هایی از زندگی و آثارشان حساس هستند و ممکن است انتظار داشته باشند که جنبه‌های خاصی از کارشان پررنگ‌تر نمایش داده شود. به همین دلیل، من سعی کرده‌ام در این نوع مستندسازی، تعامل و گفت‌وگو را پیش از نمایش مستند برقرار کنم. البته این تعامل و گفت‌وگو، حتی پس از نمایش فیلم هم در برخی موارد با هنرمندان و مخاطبان ادامه یافته است و این نشان می‌دهد که مستند توانسته توجه و حساسیت آن‌ها را برانگیزد.

آیا تا به حال اثری ساخته‌اید که باعث تغییر دیدگاه یا مسیر حرفه‌ای یک هنرمند شده باشد؟

من تا الآن نظر هنرمندانی که از آن‌ها مستند ساخته‌ام را در این زمینه نپرسیده‌ام، اما فکر می‌کنم پاسخ به این سؤال نیاز به زمان دارد. باید دید که در سال‌های بعد، آیا تغییری در مسیر زیست و آثارشان اتفاق افتاده یا خیر؟ تازه اگر این تغییر مشروط به این باشد که عاملش فیلم مستند بوده، نه جریانات شخصی یا اجتماعی هنرمند!

با این حال، به نظرم مستند فرصت خوبی برای یک هنرمند فراهم می‌کند تا بتواند خودش و کارش را از زاویه‌ای بیرونی و متفاوت تحلیل کند.

مستندسازی درباره هنر چقدر نیاز به درک شخصی از فرآیند خلق اثر دارد؟

مستندسازی درباره هنر، بدون درک عمیق از فرایند خلق اثر، نمی‌تواند به‌طور کامل به ذات و معنای یک اثر هنری نزدیک شود. هنر صرفاً نتیجه نهایی یک کار نیست؛ بلکه مسیری پیچیده از ایده‌پردازی، آزمون و خطا، تغییر، بیان احساسات و فرایندهای متنوع یک هنرمند است. اگر مستندساز این فرایند را درک نکند، ممکن است فیلمش تنها به یک معرفی سطحی از هنرمند محدود شود، نه یک تجربه واقعی از جهان ذهنی و خلاقانه او. همان‌طور که گفتم، چون خودم در حوزه هنرهای تجسمی تحصیل کرده‌ام، این تجربه شخصی به من کمک کرده و می‌کند تا نگاه عمیق‌تری به کار، فضای ذهنی و نوع زیست هنرمندان داشته باشم. در واقع می‌توانم زبان بدن یا زبان بصری آن‌ها را بهتر بفهمم، با چالش‌های زیستی و خلاقانه‌شان همراهی بیشتری کنم و روند شکل‌گیری یک اثر را نه‌فقط از بیرون، بلکه از درون تجربه کنم. این نگاه، فیلم مستند را از صرف نمایش یک اثر هنری فراتر می‌برد و به نوعی نزدیک‌تر می‌شود به حال‌وهوای واقعی و حقیقت زیست هنرمند.

برای مثال، در یکی از مستندها هنرمند در دوره‌ای بود که نمایشگاهش تازه برگزار شده بود و در آن مقطع در حال ایده‌پردازی برای مجموعه بعدی‌اش بود. او هیچ‌گونه اثر جدیدی اجرا نمی‌کرد و بیشتر روزهایش را به مطالعه، تحقیق و فکر پشت میز کارش می‌گذراند. من سعی کردم همین بخش از زندگی این هنرمند را ثبت کنم، چون این اتفاق، لایه کمتر دیده‌شده‌ای از زندگی یک هنرمند است که معمولاً کمتر به آن توجه می‌شود.

آیا خودتان را بیشتر یک فیلم‌ساز می‌دانید یا یک هنرمند نقاش؟

درباره این که خودم را بیشتر فیلم‌ساز می‌دانم یا هنرمند نقاش، فکر می‌کنم شاید اصلاً مرزی میان این دو وجود نداشته باشد. شاید حتی بتوان گفت که از طریق مستندهایم دارم نقاشی می‌کنم! مستندسازی برای من صرفاً یک ابزار روایتگرانه نیست؛ بلکه یک فرم هنری است که با ترکیب تصویر، صدا، ریتم و روایت ساخته می‌شود. همان‌طور که یک نقاش یا مجسمه‌ساز دنیای خود را با رنگ و حجم می‌سازد، من هم تلاش می‌کنم از طریق فیلم، روایت و تجربه‌ای هنری خلق کنم. بنابراین، اگرچه ابزار من فیلم و تصویر است، اما نگاه و رویکردم همچنان ریشه در هنر دارد.

در حال حاضر روی چه پروژه‌ای کار می‌کنید و آیا برنامه‌ای برای آینده دارید که بتوانید درباره‌اش صحبت کنید؟

در حال حاضر در مجموعه حرف هنر یکی دو مستند در مرحله تدوین و ساخت قرار دارند، اما از سال گذشته نیز در حال تحقیق و پژوهش برای ساخت مستند بلند در مورد چند موضوع مهم در حوزه هنرهای تجسمی بوده‌ایم. یکی از این پروژه‌ها که می‌توانم به آن اشاره کنم، مستندی است که به بررسی نقش کیوریتورها در ایران و تأثیر جهانی کیوریتوری بر هنر معاصر ایران می‌پردازد. این پروژه فراتر از روایت یک هنرمند خاص عمل می‌کند و بر فرآیند نمایش و معرفی آثار هنری تمرکز دارد و سعی دارد تأثیر کیوریتورها را در شکل‌دهی به جریان‌های هنری معاصر ایران تحلیل کند.

برای آینده حرف هنر نیز برنامه‌های متنوعی داریم؛ از جمله توسعه مستندهای مرتبط با هنرهای تجسمی ایران در بسترهای اینترنتی و تعاملی. هدف این است که روایت‌های مستند از هنر ایران، در قالب‌هایی نوین ارائه شوند و از این طریق، هنر ایران و هنرمندان ایرانی بتوانند ارتباط بیشتری با مخاطبان بین‌المللی برقرار کنند. همچنین قصد داریم دامنه فعالیت‌های وب‌سایت حرف هنر را گسترش دهیم و آن را به بستری پویا برای مستندسازی و آرشیوسازی هنرهای تجسمی ایران تبدیل کنیم. این فضا می‌تواند در معرفی هنرمندان، گفت‌وگوهای تخصصی و ایجاد یک آرشیو جامع از مستندهای هنری، نقشی مؤثر برای آینده داشته باشد.

در نهایت، برای من و مجموعه «حرف هنر»، ساخت فیلم مستند نه‌فقط یک ابزار ثبت یا بازنمایی، بلکه پلی میان جهان هنر و جهان مخاطب است؛ پلی که می‌تواند روایت‌های ظریف و پیچیده هنر معاصر ایران را به گوش‌ها و چشم‌های تازه برساند و مسیرهای تازه‌ای برای شناخت، تأمل و گفت‌وگو بگشاید.