ثروت: گپی پیسانلی در نمایشگاه جدید خود با عنوان “نورهای پنهان“ که در گالری GR برگزار شده است، دنیایی پیچیده از نور و سایه را به تصویر می‌کشد. آثار او که ترکیبی شاعرانه از انتزاع و بازنمایی هستند، بینندگان را دعوت می‌کنند تا نه‌تنها فضای بیرونی، بلکه درونی خود را نیز کشف کنند. پیسانلی […]

 

ثروت: گپی پیسانلی در نمایشگاه جدید خود با عنوان نورهای پنهان که در گالری GR برگزار شده است، دنیایی پیچیده از نور و سایه را به تصویر می‌کشد. آثار او که ترکیبی شاعرانه از انتزاع و بازنمایی هستند، بینندگان را دعوت می‌کنند تا نه‌تنها فضای بیرونی، بلکه درونی خود را نیز کشف کنند.

پیسانلی به‌عنوان هنرمندی که در حوزه بازنمایی فعالیت می‌کند، از تصاویر ذهنی الهام می‌گیرد که به واقعیت و دنیای اطراف اشاره دارند. او بر این باور است که هر اثر بازنمایانه می‌تواند از دیدگاهی انتزاعی نیز درک شود. دیدگاهی که در این مجموعه کاملاً مشهود است. نقاشی‌های این مجموعه سرشار از رنگ‌های روشن و تضادهای تاریک‌اند. در نگاه نخست، این تضادها می‌توانند حس انتزاعی را برانگیزند، اما با تأمل بیشتر، جزئیات به‌وضوح قابل تشخیص می‌شوند و مخاطب را به سوی بازنمایی‌های انسانی و طبیعی هدایت می‌کنند.

فراتر از طبیعت؛ بازتاب درون انسان

پیسانلی در این مجموعه به تعامل میان نور و سایه پرداخته است؛ یا بهتر بگوییم، به رابطه‌ی میان روشنایی و تاریکی در رنگ‌ها. این تضادها نقشی اساسی در ساختار ترکیبی و روایی آثار او دارند. در نقاشی‌های او، عناصر طبیعی مانند کوه‌ها، درختان و آبشارها در کنار ساختارهای انسانی همچون کلبه‌ها، خانه‌های درختی و نورهای مصنوعی قرار گرفته‌اند. این ترکیب، نوعی بیگانگی در محیط طبیعی ایجاد کرده و تضاد میان امر طبیعی و مصنوعی را به نمایش می‌گذارد.

عنوان نورهای پنهان خود نوعی پارادوکس است؛ زیرا نور، که معمولاً نماد روشنی و آشکاری است، در اینجا به عنصری رازآلود و درونی تبدیل شده است. پیسانلی تلاش کرده تا در آثارش تعادلی میان فرم، محتوا، نور طبیعی، سایه‌ها و نور مصنوعی برقرار کند و به این ترتیب، هر نقاشی را به صحنه‌ای از روایت تصویری تبدیل کرده است.

او این دوگانگی‌ها را نه‌تنها از جنبه‌ی زیبایی‌شناختی، بلکه به‌عنوان مفاهیمی بنیادین در شناخت ذات انسان در نظر می‌گیرد. در این مجموعه، محیط‌های خارجی به تصویر کشیده‌شده، تنها پس‌زمینه‌ای برای روایت‌های بیرونی نیستند، بلکه نمادهایی از چشم‌اندازهای درونی انسان به شمار می‌آیند.

تکنیک و چالش‌های بصری

یکی از چالش‌های اصلی پیسانلی در این مجموعه، دستیابی به تعادل میان عناصر متضاد بوده است. به گفته‌ی او، ترکیب‌بندی نقاشی‌هایش نقشی اساسی در این فرایند ایفا می‌کند، زیرا چیدمان عناصر مختلف در یک اثر، تعامل میان آن‌ها را تعیین می‌کند. هر ضربه‌ی قلم‌مو در نقاشی‌های او تنها یک حرکت رنگی نیست، بلکه به اثر حالتی زنده، پویا و دارای بعد زمانی می‌بخشد.

او معتقد است که نقاشی، فرایندی لایه‌لایه است که در آن هر رنگ اضافه‌شده، عمق بیشتری به اثر داده و واکنش احساسی مخاطب را برمی‌انگیزد.

کاوش در نورهای پنهان

پیسانلی امیدوار است که بینندگان با تماشای نورهای پنهان سفری درونی را تجربه کرده و به درک عمیق‌تری از خود و جامعه برسند. او باور دارد که هنر باید مخاطب را به تفکر و پرسش‌گری دعوت کند تا بتواند شناخت بهتری از جهان اطرافش به دست آورد. از نظر او، وظیفه‌ی هنرمند، صرفاً خلق اثر نیست، بلکه سوق‌دادن بیننده به سوی تحلیل و تفکر انتقادی است.

این مجموعه  نه‌تنها بازی نور و سایه، بلکه سفری به لایه‌های پنهان ادراک و احساس است. جایی که زیبایی‌شناسی و فلسفه‌ی هنر در هم می‌آمیزند و تجربه‌ی بصری را به تأملی عمیق‌تر در مورد هستی انسان تبدیل می‌کنند.

منبع: Whitehotmagazine