در دهههای اخیر، آرتفرها به یکی از اصلیترین نقاط تلاقی هنر، خلاقیت، اقتصاد و فرهنگ در جهان بدل شدهاند. این رویدادهای بزرگ، که ابتدا تنها مکانی برای نمایش و خرید آثار هنری بودند، اکنون تبدیل به عرصههایی چندوجهی شدهاند؛ عرصههایی برای معرفی هنرمندان، تبادل ایدهها، تعامل فرهنگی و گسترش بازار هنر. آرتفرها دیگر فقط نمایشگاه […]
در دهههای اخیر، آرتفرها به یکی از اصلیترین نقاط تلاقی هنر، خلاقیت، اقتصاد و فرهنگ در جهان بدل شدهاند. این رویدادهای بزرگ، که ابتدا تنها مکانی برای نمایش و خرید آثار هنری بودند، اکنون تبدیل به عرصههایی چندوجهی شدهاند؛ عرصههایی برای معرفی هنرمندان، تبادل ایدهها، تعامل فرهنگی و گسترش بازار هنر. آرتفرها دیگر فقط نمایشگاه نیستند؛ آنها به سکویی برای دیدهشدن و درخشش هنر معاصر در سطح جهانی مبدل شده اند.
از نمایشگاه تا صنعت جهانی
ریشهی آرتفرها را میتوان در نمایشگاههای تجاری اروپا در قرون وسطی جستوجو کرد؛ جایی که آثار هنری در کنار کالاهای دیگر به فروش میرفتند. اما آنچه امروزه بهعنوان آرتفر شناخته میشود، از نیمهی قرن بیستم شکل گرفت. یکی از نقطهعطفهای مهم در این مسیر، برگزاری آرت بازل در سال ۱۹۷۰ بود که به الگویی برای برپایی نمایشگاههای هنری معاصر در سراسر جهان تبدیل شد.
از آن زمان، آرتفرها به سرعت گسترش یافتند و اکنون در شهرهای بزرگی چون لندن، نیویورک، پاریس، دبی و شانگهای برگزار میشوند. برخی از آنها مانند «فریز لندن» بر هنر معاصر تمرکز دارند، در حالی که برخی دیگر به هنرهای بومی یا مدیومهای خاص اختصاص دارند. این تنوع، به شکلگیری بازارهای تخصصی کمک کرده و مخاطبانی گوناگون را بهسوی خود جذب میکند.
نقش آنها صرفاً محدود به نمایش آثار نیست، بلکه حضور در این نمایشگاهها به هنرمندان جوان فرصت میدهد آثارشان را بدون وابستگی به گالریهای سنتی به نمایش بگذارند و مستقیماً با مجموعهداران، کیوریتورها و رسانهها در ارتباط باشند. به گفتهی ویلیامز (۲۰۱۸)، آرتفرها امروز سکوی پرتابی برای بسیاری از چهرههای نو در دنیای هنر بهشمار میآیند.
تعامل فرهنگی، قدرت رسانهای و چالشهای اقتصادی
یکی دیگر از ویژگیهای برجستهی آرتفرها، بُعد فرهنگی آنهاست. حضور هنرمندان، گالریها و بازدیدکنندگان از نقاط مختلف جهان، این رویدادها را به فضای گفتوگوی بینالمللی فرهنگی تبدیل کرده است. ترکیب آثار از فرهنگهای مختلف، زمینهای برای الهام و تأثیرات متقابل هنری فراهم میآورد. نمایش آثاری از کشورهای شرق آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین در کنار آثار هنرمندان اروپایی و آمریکایی، نمونهای از این تبادلات است. براساس مقالهای از براون (۲۰۲۱)، آرتفرها نقش مهمی در گسترش درک متقابل فرهنگی ایفا کردهاند.
با این حال، این رویدادها از نقدها نیز بینصیب نماندهاند. یکی از جدیترین انتقادها، تبدیل شدن هنر به کالای مصرفی در بستر این رویدادهاست. برخی معتقدند تمرکز بیش از حد بر فروش و بازاریابی، موجب میشود ارزشهای خلاقانه و زیباییشناسانهی هنر به حاشیه برود. به گفتهی ریویر (۲۰۱۹)، آرتفرها گاه هنر را نه بهعنوان یک بیان فرهنگی، بلکه بیشتر بهعنوان یک سرمایهگذاری مالی به نمایش میگذارند.
با اینحال نمیتوان از نقش اقتصادی پررنگ آرتفرها چشم پوشید. طبق پژوهش تیلور (۲۰۱۷)، این نمایشگاهها سالانه میلیونها دلار گردش مالی ایجاد میکنند و در توسعهی بازارهای منطقهای نقش مهمی دارند. برای مثال؛ آرتفر دبی، سهم زیادی در رشد بازار هنر خاورمیانه داشته است. افزونبراین، این رویدادها ابزاری برای تبلیغ گالریها، جذب سرمایهگذاران جدید و معرفی هنرمندان به بازارهای جهانی به شمار میروند. آنها همچنین از قدرت رسانهای فوقالعادهای برخوردارند. پوشش گستردهی این رویدادها در رسانههای بینالمللی، آنها را به ویترینی برای ترندهای جدید هنری تبدیل کرده است. به عبارتی، آنچه امروز در آرتفرها مطرح میشود، ممکن است فردا به جریان غالب در بازار هنر تبدیل شود.
آیندهی آرتفرها در دنیای دیجیتال
با رشد فناوری و جهانیشدن، آیندهی آرتفرها نیز در حال دگرگونی است. بسیاری از این رویدادها اکنون بخشی از فعالیتهای خود را به فضای آنلاین منتقل کردهاند و امکان بازدید و خرید دیجیتالی را فراهم کردهاند. ورود هنر دیجیتال، واقعیت افزوده و آثار تعاملی به صحنهی هنر معاصر، افقهای جدیدی را برای آرتفرها گشوده است. در این مسیر، نقش آنها بهعنوان محرک خلاقیت و نوآوری بیش از گذشته برجسته میشود. آنها دیگر تنها محلی برای فروش آثار نیستند، بلکه میتوانند به سکویی برای آیندهی هنر تبدیل شوند؛ آیندهای که در آن مرز میان فیزیکی و دیجیتال، محلی و جهانی، هنری و اقتصادی بیشازپیش درهمتنیده خواهد بود.
- نویسنده : ونوشه شکری
Wednesday, 28 May , 2025