سرانجام دولتیها «دستکاری مجلس در اعداد جداول بودجه مصوب» را تایید کردند. حمید پورمحمدی، معاون اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه و بودجه، که چهارشنبه گذشته در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» از اظهارنظر در زمینه تغییر در ارقام جداول بودجه ۱۴۰۰ امتناع کرده بود، دیروز در اطلاعیهای ضمن تایید این موضوع اعلام کرد: «در نامه رئیس مجلس به رئیسجمهور تغییرات در جداول بودجه به دولت ابلاغ شده است. سازمان برنامه و بودجه کشور در جریان علت و ماهیت این تغییرات نبوده و صرفا بهعنوان مجری قانون خود را ملزم به اجرای آن میداند.»
تغییر ارقام جداول بودجه ۱۴۰۰، آن هم پس از تصویب در صحن علنی موضوعی است که اگرچه اوایل هفته گذشته زمزمههای آن مطرح بود اما با توییت یک نماینده مجلس علنی شد؛ توییتی که واکنشهایی بهدنبال داشت اما در نهایت روز شنبه به نامه بیش از ۱۰۰ نماینده انجامید که در آن از محمدباقر قالیباف خواسته بودند در این زمینه شفافسازی کند. این نمایندگان دستکاری در ارقام جداول مصوب بودجه ۱۴۰۰ را رکوردی جدید در عدم تمکین به قانون آییننامه و ایجاد رانت برای چند نفر عنوان کرده و خواستار اقدام رئیس مجلس در این زمینه شدند.در این خصوص با فرشاد مومنی ، استاد دانشگاه به گفت و گو پرداختیم.
دستکاری لایحه بودجه ۱۴۰۰ توسط مجلسی ها
اکنون هم دستکاری مجلس فعلی در سند لایحه بودجه ۱۴۰۰ و هم اظهارات رئیس بانک مرکزی نشان میدهد که دوباره قرار است به بازی ترویج شوک درمانی برویم؛ چه از بابت نرخ ارز و چه سایر موارد مانند حاملهای انرژی. اساس ناکارآمدی، فسادزایی و نابرابرسازی اینجاست و جلوههای آن در اینجا قابل مشاهده است. مگر رهبری در ابلاغیههای اول و دوم درباره خصوصیسازی به مجمع تشخیص حکم نکردند گزارش ارزیابی عملکرد خصوصیسازی در ایران را ارائه کنند؟ چرا هیچکدام از دستگاههای نظارتی آن گزارش را مطالبه نمیکنند؟ چرا در حالی که ما هنوز تکلیفمان درباره آن گزارش روشن نشده، کارهای مشکوک انجام میشود؟ آن ولنگاریها در کارهای عمرانی، بهگونهای کشور را به فساد میکشاند، بعد گفته میشود حجم تعهدات زیاد شده، بخش خصوصی را بیاوریم و طور دیگر، باب فساد را باز میکنند. عین این چیزی که در سالهای اخیر میبینید و سراپا تناقض و فساد شده است! از یک طرف خودشان، پنج سال ایران را به لرزه در آوردند که بانکها نباید بنگاهداری کنند و باید بنگاههایشان را بفروشند و همانهایی که این حرف را میزنند، خودشان تصویب میکنند که به عنوان رد دیون، بنگاههای اقتصادی را به بانکها بدهند! یعنی مشابه کاری که در خصوصیسازی است، سراپا دارای تناقض، فاقد منطق توسعهای و دارای شبهه جدی فساد است و همانند آن در طرحهای عمرانی و مشارکت عمومی – خصوصی مطرح است. آدم سر در نمیآورد! هنوز ترتیبات نهادی را برای اینکه بورس در خدمت توسعه باشد، اصلاح نکردهایم، به همه به صورت افراطی میگوییم، به سمت بورس بشتابید تا رستگار شوید! با این کار، سرمایهگذاران خردهپای محروم و مظلوم در روستاهای کشور، مرغ و خروس و گاو و گوسفندشان را فروختند و سهام خریدند و دچار آشفتگی شدند. حالا صحبت از تقویت بورس میکنیم!
تقویت بورس امری نشدنی / فساد و سوداگری در بورس نمی گذارد بازار سرمایه تقویت شود
تقویت بورس هم این نیست که ترتیبات نهادی که جلوی سوداگری و مفتخوری را بگیرد، مدنظر قرار دهیم بلکه بحث بر سر این است که به نام تقویت بازار سرمایه، از منابع صندوق توسعه به بورس تزریق و شرکتهای سرمایهگذاری بخش عمومی را مجبور کنیم که دوپینگی سهام بخرند و مواردی از این قبیل. اصلا کل سیستم اقتصاد اداره کشور را در یک دور باطل مشکوک قرار دادهاند در حالی که میدانیم هیچکدام اینها سرنوشت محتوم نیست. الان باید این حرفها را خیلی بیشتر بیان کرد چون امسال کشور قرار است درباره برنامه میانمدت تصمیمگیری کند. ۳۰ سال سیاستهای تورمزا و فلاکتبار اجرا شده است. وضع تورم را در جلسه قبل مطرح کردم که چقدر شرمآور است؛ شکاف تورمی که تورم ایران با افغانستان، عراق و عربستان دارد، واقعا خجالتآور است. گویا قباحت این چیزها در نظام تصمیمگیری کشور ریخته و اصلا حساس نیستند چه کاری انجام میشود. بعد حرفهای غیرکارشناسی غیرمتعارف میزنند. گزارشهای رسمی هم میگوید به موازات این سیاستهای تورمزا، با بیسابقهترین سطوح از بین رفتن فرصتهای شغلی برای طبقات فقیر و متوسط درآمدی در کشور روبهرو هستیم. هیچکدام اینها سرنوشت محتوم نیست. اگر حکومت ما به این بلوغ فکری برسد که سیاستهای تورمزا یک بازی اقتصادی است که جامعه را به قمارخانه تبدیل میکند و باید متوقف شود، آنوقت دولت به جای آنکه برای کسب درآمد به این شیوههای مخرب روی بیاورد، ساختار هزینهها را اصلاح میکند. چرا رئیس بانک مرکزی از مناظره کردن با بنده درباره دلایل امتناع از انتشار ارزهای تخصیصیافته دوره پسابرجام طفره میرود؟ نفع چه کسی در این پنهانکاری است؟ و دهها مسئله دیگری که به وضوح نشاندهنده این است که ایران برای اداره سالم و همراه با بالندگی اقتصاد خود، راهحلهای مشخص دارد. راهحل بنیادی این است که موتورهای پمپاژکننده انگیزههای سوداگری، رباخوری و رانتجویی کنترل شود و به جای آن حمایتهای توسعهگرا از تولید در دستورکار قرار گیرد تا کشور نجات پیدا کند.
Friday, 22 November , 2024